مصاحبه سوزی میحراب با محمد حامدی در مورد رمضان و متعلقات آن

 

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ….

با سلام خدمت شما استاد فرزانه و آرزوی قبولی طاعات و عبادات.

به حول و قوه الهی در نظر داریم به منظور مغتنم شمردن بیشتر و بهتر ماه مبارک رمضان، با تعدادی از سروران دانشمند و صاحب نظر گفتگویی صمیمی و مجازی رمضانی ترتیب دهیم، شایستگی های علمی و دعوتی و البته تحلیل متفاوت شما از چالش های دعوت و دعوتگری در منطقه، باعث شد قرعه به نام شما بیفتد.

ممنون می شویم در گفتگوی رمضانی ما شرکت فرموده و با دانش و تحلیلتان، ما را مستفیض بفرمایید.

 

سؤال ۱) با سلام و آرزوی قبولی عبادت در این ماه مبارک، لطفا رزومه و بیوگرافی مختصری از خودتان را برای دوستان بفرمایید.

جواب سوال اول :

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

بخاطر اینکه بنده را برای این امر مهم مورد عنایت خویش قرار دادید ، بی نهایت سپاسگزارم. پیشاپیش فرا رسیدن بهار طبیعت و بهار قرآن را به همه ی مسلمانان از جمله زحمتکشان کانال پر ثمر سوزی میحراب تبریک عرض می کنم.

قبل از پاسخ به سوالات مربوطه لازم است که به استحضار عزیزان برسانم بنده در بیشتر حالات معتقد به پاسخهای کوتاه و کپسولی نیستم و بخاطر گرفتار نشدن به مرض روزمرگی و بقول کردی ساوازه شدن از این امر پرهیز می نمایم. که البته این دیدگاه در جهان پر مشغله ی کنونی طرفداران اندکی را دارد. اما با این وصف بخاطر تحقق بلاغ مبین قرآنی در حد توان ناچار به این امر غریب هستم.لذا در صورتی که پاسخها در بعضی موارد مفصل ارائه شدند ، قبلا از همه ی شما عزیزان پوزش می طلبم.

  محمد حامدی در سال ۱۳۴۲ شمسی در خانواده‌ای هرچند فقیر اما مقید و مذهبی در شهر بانه به دنیا آمد. ایشان دوره ابتدایی و متوسطه خود را در مدارس توحید و سلمان فارسی در شهر بانه به اتمام رساند. بعد از اخذ مدرک دیپلم به دلیل مشکلات مالی و جنگ تحمیلی هشت ساله از تحصیلات عالیه بازماند.

 ایشان در سال ۱۳۶۷ شمسی در اداره ثبت احوال بانه مشغول به کار شد. استاد حامدی در سال ۱۳۶۹ ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند پسر می‌باشد. وی در بهمن ماه سال ۱۳۹۵ از کار بازنشسته شد.

 ایشان در اوان نوجوانی مدام درگیر پرسش‌های بنیادین زندگی انسان بود و همین امر سبب شد به مطالعه منابع و کتب دینی و … روی بیاورد. حاصل چهل سال مطالعه‌ی ایشان در زمینه‌ی خوشبختی و سعادت انسان، ضبط بیش از ۴۰۰ ساعت فایل صوتی با موضوع اسماء الحسنی و شناخت خدا، روز قیامت، خوشبختی، قضا و قدر، انسان شناسی قرآنی، آزمایش و ابتلا، چگونگی تعامل با ماهواره، فضایل اخوت، خانواده، جوانان، نفاق و … و همچنین تألیف کتابهایی با عناوین زیر بوده است:

 انسان در جستجوی خوشبختی

 آسیب‌شناسی مفاهیم دینی

 چرا معامله با خداوند

 مشکلات جنسی جوانان

 روابط دختران و پسران (قبل از ازدواج)

 ماهواره در ترازوی عقل و دین

 نگاهی بر انسان‌شناسی قرآنی

 رویارویی دین با چالش‌های معاصر (در شش جلد).

کتاب : نگاهی بر لغات و مفاهیم قرآنی – برگرفته از فایلهای صوتی استاد ناصر سبحانی – هنوز چاپ نشده است.

 مبنای کار فکری ایشان با محوریت قرآن و بازگشت به مفاهیم اصیل دینی بوده و پاسخ به این پرسش که راه خوشبختی انسان چیست؟

 الحمدلله ایشان در قید حیات هستند و همچنان به کار پژوهش دینی و مشاوره و راهنمایی خانواده‌ها و جوانان برای ایجاد زندگی بهتر تلاش می‌کنند.

 از خداوند منان عمر باعزت و کرامت بیشتر برایشان طلب می‌کنیم.

 

سؤال ۲) استاد عزیز! بفرمایید رمضان امسال در شهر و منطقه شما چگونه است؟ این مردمان مسلمان را چه شده که این قدر سرد و بی روحیه به استقبال این ماه مبارک می روند و فرصت ها و رحمت های رمضان را یکی پس از دیگری از دست می دهند؟ مشکل از چیست و از  کجاست؟

با عنایت به وجود هواها و هوسها ، آزادی و اختیار در انسان این امر مسلم است که پذیرش فرامین الهی بخاطر وجود سختیهای مندرج در آنها کمتر مورد استقبال عمومی واقع شوند. که خداوند نیز در قرآن بدان تصریح نموده است.

وَمَا أَكْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ [سوره يوسف : ۱۰۳]

با این وصف بحمد الله در منطقه ی ما همچون سالهای قبل ظاهرا از ماه مبارک رمضان استقبال لازم صورت گرفته است. اما مشکل اصلی این است که بیشتر مردم رمضان فقهی و ظاهری را تلقی می کنند و از رمضان قرآنی خبری نیست. لذا در اینجا لازم است که تا حدودی به مسئله ی دلسردی و عدم رغبت به رمضان و امورات دینداری پرداخت تا اندکی از مشکل موجود و راهکارهای مناسب ارائه شوند.

انسان موجودی است که دارای علم و اراده می‌باشد و با وجود اثبات حقانیت دین خدا و اتمام حجت کافی بر ایشان، مجبور به برگزیدن آن نخواهد بود. لذا تاریخ مسلمانان گواهی می‌دهد که تعداد کمی از آنان با عشق و علاقه و به صورت مداوم در هنگام آسایش، فقر، قوت و ضعف مسلمانان به صورت همسان دینداری نموده‌اند.

لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [سوره بقره: آیه ۲۵۶] اجبار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخّص شده است، بنابراین کسی که از طاغوت (شیطان و بتها و معبودهای پوشالی و هر موجودی که بر عقل بشورد و آن را از حق منصرف کند) نافرمانی کند و به خدا ایمان بیاورد، به محکم‌ترین دستاویز درآویخته است (و او را از سقوط و هلاکت می‌رهاند و) اصلاً گسستن ندارد. و خداوند شنوا و دانا است (و سخنان پنهان و آشکار مردمان را می‌شنود و از کردار کوچک و بزرگ همگان آگاهی دارد).

خصوصاً وقوع این امر در میان جوانان بیشتر ملاحظه می‌شود. که با کمال تأسف این واقعه در میان تعدادی از مسلمانان باعث دلسردی شده است. بدین خاطر بر آگاهان دینی لازم است که در حد توان نسبت به آسیب‌شناسی این امر اقدام نمایند. ما نیز در این راستا به صورت خلاصه در حد توان خویش نسبت به این امر اقدام خواهیم نمود. در ابتدا به موضوع عوامل دین‌گریزی جوانان خواهیم پرداخت، سپس به پدیده‌ی خستگی مسلمانان می‌پردازیم.

انواع دین گریزی :

۱. دین گریزی برون دینی : انسان در این حالت ، بخاطر عدم اقناع عقلی وارد فاز دینداری نمی شود.

۲. دین گریزی درون دینی : انسان در این حالت ، وارد دینداری شده اما به دلایلی خاص بتدریج از دینداری خسته می شود.

واقعیت این است که اکثریت افراد بشر نسبت به انتخاب دین و اعمال آن در زندگی خویش رغبت لازم را نداشته و بر اساس دیدگاه قرآن تا اواخر عمر بشر نیز بر این منوال باقی خواهند ماند.

وَما أَكثَرُ النّاسِ وَلَو حَرَصتَ بِمُؤمِنينَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۳] بیشتر مردم (به سبب تصمیم بر کفر و پیروی از هوا و هوس، به تو) ایمان نمی‌آورند، هرچند که تلاش کنی (و در راهنمائی ایشان بسیار خویشتن را زحمت دهی).

دلایل دین گریزی انسانها خصوصا جوانان به صورت فهرست وار عبارتند از‌:

۱. هوا پرستی:

با توجه به اینکه هوا پرستی دارای لذایذ عدیده بوده، غالباً انسان‌ها به دنبال آن روان شده و می‌شوند.

أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلىٰ عِلمٍ وَخَتَمَ عَلىٰ سَمعِهِ وَقَلبِهِ وَجَعَلَ عَلىٰ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَن يَهديهِ مِن بَعدِ اللَّهِ ۚ أَفَلا تَذَكَّرونَ [سوره جاثیة: آیه ۲۳] هیچ دیده‌ای کسی را که هوا و هوس خود را به خدائی خود گرفته است، و با وجود آگاهی (از حق و باطل، آرزوپرستی کرده است و) خدا او را گمراه ساخته است، و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پرده‌ای انداخته است؟! پس چه کسی جز خدا (و خدا هم از وی رویگردان است) می‌تواند او را راهنمائی کند؟ آیا پند نمی‌گیرید و بیدار نمی‌شوید؟

۲. تسلط غیر مسلمانان در اکثریت مقاطع زندگی بشر بر مسلمانان:

انسان‌ها غالباً با طیف حاکم همراهی نموده و خواهند نمود. زیرا چنین تصوری در میان آنها رایج بوده که سرانجام و رزق آنها در دست حاکمان است.

وَلا تَمُدَّنَّ عَينَيكَ إِلىٰ ما مَتَّعنا بِهِ أَزواجًا مِنهُم زَهرَةَ الحَياةِ الدُّنيا لِنَفتِنَهُم فيهِ ۚ وَرِزقُ رَبِّكَ خَيرٌ وَأَبقىٰ [سوره طه: آیه ۱۳۱] چشم خود را مدوز به نعمتهای مادیی که به گروههائی از کافران داده‌ایم. این نعمتهای مادی که زینت زندگی دنیا است، بدیشان داده‌ایم تا آنان را بدان بیازمائیم. داده‌ی (اخروی جاویدان و سرمدی) پروردگارت بهتر و پایدارتر (از این نعمتهای موقّت و زودگذر جهان فانی) است.

۳. وجود کلف و سختی در زمینه‌ی تربیت دینی نفس انسان:

انسان‌ها غالباً در میان روش‌های زندگی آن را بر می‌گزینند که راحت‌تر و سهل‌تر انجام شود. و تمایلی به روش‌هایی که به نحوی دارای مقداری از سختی بوده ندارند.

وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ [سوره عنکبوت: آیه ۶۹] کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) می‌گردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است (و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند).

۴. همراهی با دیدگاه رایج اکثریت انسانها:

غالباً انسانها با اندیشه‌ی رایج و پرطرفدار حاکم در میان افراد جامعه همراهی می‌نمایند.

أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلىٰ عِلمٍ وَخَتَمَ عَلىٰ سَمعِهِ وَقَلبِهِ وَجَعَلَ عَلىٰ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَن يَهديهِ مِن بَعدِ اللَّهِ ۚ أَفَلا تَذَكَّرونَ [سوره جاثیة: آیه ۲۳] هیچ دیده‌ای کسی را که هوا و هوس خود را به خدائی خود گرفته است، و با وجود آگاهی (از حق و باطل، آرزوپرستی کرده است و) خدا او را گمراه ساخته است، و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پرده‌ای انداخته است؟! پس چه کسی جز خدا (و خدا هم از وی رویگردان است) می‌تواند او را راهنمائی کند؟ آیا پند نمی‌گیرید و بیدار نمی‌شوید؟

وَقالوا رَبَّنا إِنّا أَطَعنا سادَتَنا وَكُبَراءَنا فَأَضَلّونَا السَّبيلا [سوره احزاب: آیه ۶۷] و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کرده‌ایم و آنان ما را از راه به در برده‌اند و گمراه کرده‌اند.

۵. معرفی ناقص و ناتوان دین از جانب مبلغین دینی:

در این رابطه انسان‌ها چنین می‌اندیشند که قبل از انتخاب هر دینی بایستی از این امر مطمئن شد که دین مورد نظر در زمینه‌ی اداره‌ی زندگی مادی و معنوی بشر تواناست.

قالَ اهبِطا مِنها جَميعًا ۖ بَعضُكُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمّا يَأتِيَنَّكُم مِنّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشقىٰ  وَمَن أَعرَضَ عَن ذِكري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنكًا وَنَحشُرُهُ يَومَ القِيامَةِ أَعمىٰ [سوره طه: آیات ۱۲۳ و ۱۲۴] خدا دستور داد: هر دو گروه شما با هم (ای آدم و حوّاء و اهریمن!) از بهشت فرو آئید (و در زمین ساکن شوید، و در آنجا) برخی (از فرزندانتان) دشمن برخی دیگر خواهند شد، و هرگاه هدایت و رهنمود من برای شما آمد، هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد.  و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند)، زندگی تنگ (و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه‌ی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می‌آوریم.

مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ [سوره نحل: آیه ۹۷] هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.

۶. بی‌رحمی و قساوت بی‌باوران نسبت به طرفداران ادیان الهی:

که متأسفانه تاریخ عمر بشر مملو از این گونه وقایع سهمگین است که از طرف بی‌باوران انجام شده است.

قُتِلَ أَصحابُ الأُخدودِ [سوره بروج: آیه ۴] نفرین بر صاحبان گودال (شکنجه) باد!

وَإِذ قالَ موسىٰ لِقَومِهِ اذكُروا نِعمَةَ اللَّهِ عَلَيكُم إِذ أَنجاكُم مِن آلِ فِرعَونَ يَسومونَكُم سوءَ العَذابِ وَيُذَبِّحونَ أَبناءَكُم وَيَستَحيونَ نِساءَكُم ۚ وَفي ذٰلِكُم بَلاءٌ مِن رَبِّكُم عَظيمٌ [سوره ابراهیم: آیه ۶] (ای پیغمبر! برای عبرت قوم خود بیان کن) وقتی را که موسی به قوم خود گفت: نعمت دادن خدا به خویشتن را به یاد آرید، آن زمان که شما را از فرمان فرعونیان که بدترین شکنجه‌ها را به شما می‌رساندند و پسرانتان را سر می‌بریدند و زنانتان را زنده نگاه می‌داشتند نجاتتان داد، و در آن (عذاب و نجات) آزمایش بزرگ شما نهفته بود.

۷. رشد علمی، نظامی، مادی و صنعتی بی‌باوران و رکود مسلمانان و ریزه‌خواری آنها نسبت به محصولات بی‌باوران:

وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱] به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزه‌ی استغفارشان را می‌داند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند).

الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّـهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ۚ فَاللَّـهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ وَلَن يَجْعَلَ اللَّـهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا [سوره نساء: آیه ۱۴۱] منافقان کسانیند که پیوسته شما را می‌پایند (و در انتظار آن هستند که چه وقت به بلایا و مصائب گرفتار آئید). پس اگر پیروزی و فتحی از سوی خدا نصیب شما گردید، می‌گویند: مگر جز این است که ما با شما بوده و از جماعت شمائیم؟ (لذا ما هم در غنیمت و دستاورد جنگ سهیم هستیم و بهره‌ی ما را بپردازید!)؛ و اگر سهمی (از پیروزی) نصیب کافران گردید، می‌گویند: مگر ما نبودیم که می‌توانستیم (همراه مؤمنان با شما بجنگیم و) بر شما چیره شویم و دست شما را از سر مؤمنان کوتاه کنیم؟ (ولی ما رفیق قافله و شریک دزد بودیم و مسلمانان را دلسرد می‌کردیم و برای شما جاسوسی می‌نمودیم و پیوسته در تحریک شما علیه مسلمانان می‌کوشیدیم. بنابراین با شما سهیم خواهیم بود). روز قیامت خداوند میان شما (مؤمنان و چنین منافقانی) داوری خواهد کرد. و (مادام که مؤمنان دارای ایمان راستین و کردار شایسته و بایسته باشند) هرگز خداوند کافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت.

۸. همراهی انسان‌ها با تمدن برتر و دنباله‌روی از مدگرایی:

وَقالوا رَبَّنا إِنّا أَطَعنا سادَتَنا وَكُبَراءَنا فَأَضَلّونَا السَّبيلا [سوره احزاب: آیه ۶۷] و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود پیروی کرده‌ایم و آنان ما را از راه به در برده‌اند و گمراه کرده‌اند.

۹. عدم پاسخ قانع کننده به شبهات وارده از جانب مبلغین دینی:

قُل هٰذِهِ سَبيلي أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصيرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَني ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِكينَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۸] بگو: این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند)، و خدا را منزّه (از انباز و نقص و دیگر ناشایست) می‌دانم، و من از زمره‌ی مشرکان نمی‌باشم (و کسی و چیزی را شریک خدا نمی‌انگارم).

وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا [سوره اسراء: آیه ۳۶] از چیزی دنباله‌روی مکن که از آن ناآگاهی. بی‌گمان (انسان در برابر کارهائی که) چشم و گوش و دل همه (و سایر اعضاء دیگر انجام می‌دهند) مورد پرس و جوی از آن قرار می‌گیرد.

۱۰. وجود پدیده‌ی ناروای تندروی در میان تعدادی از گروه‌های مسلمان:

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۵۹] از پرتو رحمت الهی است که تو با آنان (که سر از خطّ فرمان کشیده بودند) نرمش نمودی. و اگر درشتخوی و سنگ‌دل بودی از پیرامون تو پراکنده می‌شدند. پس از آنان درگذر و برایشان طلب آمرزش نما و در کارها با آنان مشورت و رایزنی کن. و هنگامی که (پس از شور و تبادل آراء) تصمیم به انجام کاری گرفتی (قاطعانه دست به کار شو و) بر خدا توکّل کن؛ چرا که خدا توکّل‌کنندگان را دوست می‌دارد.

۱۱. پلید دانستن رسیدگی به امور دنیوی از جانب شاخه‌ای از متصوفه‌ی مسلمان:

 وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱] به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزه‌ی استغفارشان را می‌داند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند).

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّـهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ  قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّـهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُولُوا عَلَى اللَّـهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ [سوره اعراف: آیات ۳۲ و ۳۳] (ای محمّد! زشتی کارِ افتراء تحلیل و تحریم را بدیشان خاطرنشان ساز و به آنان) بگو: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده است و همچنین مواهب و روزیهای پاکیزه را تحریم کرده است؟ بگو: این (نعمتها و موهبتهای حلال و) چیزهای پاکیزه، برای افراد باایمان در این جهان آفریده شده است (و دیگران نمی‌بایست از آن استفاده کنند. ولی در این دنیا بر این خوان یغما چه دشمن چه دوست، و این هم از رحمت واسعه‌ی خدا و لطف او است. امّا) در روز قیامت اینها همه در اختیار مؤمنان قرار می‌گیرد (و دیگران به کلّی از آن محروم می‌گردند). این چنین آیات (خود را درباره‌ی احکام حلال و حرام) برای کسانی توضیح و تشریح می‌کنیم که آگاهند و می‌فهمند.  بگو: خداوند حرام کرده است کارهای نابهنجار (چون زنا) را، خواه آن چیزی که آشکارا انجام پذیرد و ظاهر گردد، و خواه آن چیزی که پوشیده انجام گیرد و پنهان ماند، و (هر نوع) بزهکاری را و ستمگری (بر مردم) را که به هیچ وجه درست نیست، و این که چیزی را شریک خدا کنید بدون دلیل و برهانی که از سوی خدا مبنی بر حقّانیّت آن خبر در دست باشد، و این که به دروغ از زبان خدا چیزی را (درباره تحلیل و تحریم و غیره) بیان دارید که (صحّت و سقم آن را) نمی‌دانید.

۱۲. گرایش تعدادی از مسلمانان به امور خرافی و ضد علمی:

وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا [سوره اسراء: آیه ۳۶] از چیزی دنباله‌روی مکن که از آن ناآگاهی. بی‌گمان (انسان در برابر کارهائی که) چشم و گوش و دل همه (و سایر اعضاء دیگر انجام می‌دهند) مورد پرس و جوی از آن قرار می‌گیرد.

۱۳. عدم صبوری لازم به خاطر لزوم زمان طولانی برای تحقق حاکمیت اسلامی:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [سوره آل‌عمران: آیه ۲۰۰] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! (در برابر شدائد و ناملایمات) شکیبایی ورزید و (در مقابل دشمنان) استقامت و پایداری کنید و (از مرزهای مملکت خویش) مراقبت به عمل آورید و از (خشم) خدا بپرهیزید، تا این که رستگار شوید.

۱۴. وجود ضعف در زمینه ی عمل‌گرایی در میان مسلمانان و رواج ادعا و ذهن‌گرایی در میان آنها:

 أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ [سوره بقره: آیه ۴۴] آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می‌دهید (و از ایشان می‌خواهید که بیشتر به طاعت و نیکیها بپردازند و از گناهان دست بردارند) و خود را فراموش می‌کنید (و به آنچه به دیگران می‌گوئید، خودتان عمل نمی‌کنید؟) در حالی که شما کتاب می‌خوانید (و تورات را در اختیار دارید و در آن تهدید خدا را درباره‌ی آن که کردارش مخالف گفتار است، مطالعه می‌کنید؟). آیا نمی‌فهمید (و عقل ندارید تا شما را از این کردار زشت بازدارد؟).

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لِمَ تَقولونَ ما لا تَفعَلونَ  كَبُرَ مَقتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقولوا ما لا تَفعَلونَ [سوره صف: آیات ۲ و ۳] ای مؤمنان! چرا سخنی (به دیگران) می‌گوئید که خودتان برابر آن عمل نمی‌کنید؟  اگر سخنی را بگوئید و خودتان برابر آن عمل نکنید، موجب کینه و خشم عظیم خدا می‌گردد.

أَحَسِبَ النّاسُ أَن يُترَكوا أَن يَقولوا آمَنّا وَهُم لا يُفتَنونَ  وَلَقَد فَتَنَّا الَّذينَ مِن قَبلِهِم ۖ فَلَيَعلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقوا وَلَيَعلَمَنَّ الكاذِبينَ [سوره عنکبوت: آیات ۲ و ۳] آیا مردمان گمان برده‌اند همین که بگویند ایمان آورده‌ایم (و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اقرار کرده‌ایم) به حال خود رها می‌شوند و ایشان (با تکالیف و وظائف و رنجها و سختیهائی که باید در راه آئین آسمانی تحمّل کرد) آزمایش نمی‌گردند؟!  ما کسانی را که قبل از ایشان بوده‌اند (با انواع تکالیف و مشقّات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمایش کرده‌ایم، آخر باید خدا بداند چه کسانی راست می‌گویند، و چه کسانی دروغ می‌گویند.

۱۵. عدم حضور حکومت عادلانه‌ی اسلامی و حاکمیت مسلمانان در ممالک اسلامی :

لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ [سوره حدید: آیه ۲۵] ما پیغمبران خود را همراه با دلائل متقن و معجزات روشن (به میان مردم) روانه کرده‌ایم، و با آنان کتابهای (آسمانی و قوانین) و موازین (شناسائی حق و عدالت) نازل نموده‌ایم تا مردمان (برابر آن در میان خود) دادگرانه رفتار کنند. و آهن را پدیدار کرده‌ایم که دارای نیروی زیاد و سودهای فراوانی برای مردمان است. هدف (از ارسال انبیاء و نزول کتب آسمانی و همچنین آفرینش وسائلی چون آهن) این است که خداوند بداند چه کسانی او را و فرستادگانش را بگونه‌ی نهان و پنهان (از دیدگان مردمان) یاری می‌کنند. خداوند نیرومند و چیره است.

۱۶. عدم وجود الگوهای موفق فردی و اجتماعی در سطح گسترده در میان مسلمانان:

كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۱۰] شما (ای پیروان محمّد) بهترین امّتی هستید که به سود انسانها آفریده شده‌اید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر می‌نمائید و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل کتاب (مثل شما به چنین برنامه و آئین درخشانی) ایمان بیاورند، برای ایشان بهتر است (از باور و آئینی که برآنند. ولی تنها عدّه‌ی کمی) از آنان با ایمانند و بیشتر ایشان فاسق (و خارج از حدود ایمان و وظائف آن) هستند.

لَقَد كانَ لَكُم فيهِم أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ ۚ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الغَنِيُّ الحَميدُ [سوره ممتحنه: آیه ۶] (برنامه‌ی زندگی) ابراهیم و گرویدگان بدو، الگوی زیبائی برای شما است. برای شما کسانی که خدا و آخرت را در مدّ نظر دارید. هر کس هم (از چنین الگوئی) رویگردان شود (به خود ستم می‌کند و) خدا بی‌نیاز و شایسته‌ی هرگونه ستایش است.

۱۷. عدم حضور فراگیر مظاهر عملی اخوت ایمانی در میان مسلمانان:

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۰۳] و همگی به رشته‌ی (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان (انس و الفت برقرار و آنها را به هم) پیوند داد، پس (در پرتو نعمت او برای هم) برادرانی شدید، و (همچنین شما با بت‌پرستی و شرکی که داشتید) بر لبه‌ی گودالی از آتش (دوزخ) بودید (و هر آن با فرا رسیدن مرگتان بیم فرو افتادنتان در آن می‌رفت) ولی شما را از آن رهانید (و به ساحل ایمان رسانید)، خداوند این چنین برایتان آیات خود را آشکار می‌سازد، شاید که هدایت شوید.

۱۸. عدم حضور نهادهای مرتبط با تأمین اجتماعی در میان مسلمانان:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّـهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ۚ وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا ۚ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا ۘ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ [سوره مائده: آیه ۲] ای مؤمنان! (حرمت‌شکنی) شعائر (دین) خدا را برای خود حلال ندانید (بدین صورت که هرگونه که بخواهید بدان دست ببرید و در آن تصرّف کنید) و نه ماه حرام را (بدین معنی که در آن بجنگید)، و نه قربانیهای بی‌نشان و نه قربانیهای نشانداری را (که به بیت‌الله هدیّه می‌گردند، بدین گونه که متعرّض چنین حیواناتی یا صاحبان آنها بشوید) و نه کسانی را که آهنگِ آمدن به خانه‌ی خدا را دارند و به دنبال لطف و خوشنودی خدایند (بدین معنی که آنان را از آمدن بدانجا بازدارید و یا این که با ایشان بجنگید). هر وقت که از احرام به در آمدید و از سرزمین حرم خارج شدید، شکار کنید (و شکار کردن برای شما بلامانع خواهد بود). دشمنیِ قومی که شما را از آمدن به مسجدالحرام باز داشتند، شما را بر آن ندارد که تعدّی و تجاوز کنید. در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید. از خدا بترسید. بیگمان خداوند دارای مجازات شدیدی است.

وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَـٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا [سوره نساء: آیه ۷۵] چرا باید در راه خدا و (نجات) مردان و زنان و کودکان درمانده و بیچاره‌ای نجنگید که (فریاد برمی‌آورند و) می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر و دیاری که ساکنان آن ستمکارند (و بر ما بیچارگان ستم روا می‌دارند) خارج ساز، و از جانب خود سرپرست و حمایتگری برای ما پدید آور، و از سوی خود یاوری برایمان قرار بده (تا ما را یاری کند و از دست ظالمان برهاند).

۱۹. عدم معرفی پروژه‌ی حقوق مادی و معنوی انسان در دین و غلبه دادن نسبت به تکالیف دینی:

أَلَم تَرَوا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم ما فِي السَّماواتِ وَما فِي الأَرضِ وَأَسبَغَ عَلَيكُم نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَةً ۗ وَمِنَ النّاسِ مَن يُجادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيرِ عِلمٍ وَلا هُدًى وَلا كِتابٍ مُنيرٍ [سوره لقمان: آیه ۲۰] آیا ندیده‌اید که خداوند آنچه را که در آسمانها و زمین است مسخّر شما کرده است (و در مسیر منافع شما به حرکت انداخته است)، و نعمتهای خود را – چه نعمتهای ظاهر و چه نعمتهای باطن – بر شما گسترده و افزون ساخته است؟ برخی از مردم بدون هیچ گونه دانش و هدایت و کتاب روشن و روشنگری، درباره‌ی (شناخت و یکتائی) خدا راه ستیز و جدال را پیش می‌گیرند.

۲۰. عدم معرفی پروژه‌ی قرآنی خوشبختی مادی و معنوی بشر در دو جهان به صورت مقایسه‌ای با مکاتب بشری

قالَ اهبِطا مِنها جَميعًا ۖ بَعضُكُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمّا يَأتِيَنَّكُم مِنّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشقىٰ [سوره طه: آیه ۱۲۳] خدا دستور داد: هر دو گروه شما با هم (ای آدم و حوّاء و اهریمن!) از بهشت فرو آئید (و در زمین ساکن شوید، و در آنجا) برخی (از فرزندانتان) دشمن برخی دیگر خواهند شد، و هرگاه هدایت و رهنمود من برای شما آمد، هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد.

مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ [سوره نحل: آیه ۹۷] هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.

۲۱. عدم چشیدن لذایذ معنوی حاصل از دینداری:

وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَىٰ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ ۖ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ [سوره مائده: آیه ۸۳] و آنان هر زمان بشنوند چیزهائی را که بر پیغمبر نازل شده است (از شنیدن آیات قرآنی متأثّر می‌شوند و) بر اثر شناخت حق و دریافت حقیقت، چشمانشان را می‌بینی که پر از اشک (شوق) می‌گردد (و زبانشان به دعا باز می‌شود و) می‌گویند: پروردگارا! (به تو و پیغمبران تو و همه‌ی کتابهای آسمانی و بدین آیات قرآنی) ایمان داریم (و خویشتن را در پناه تو می‌داریم) پس (ایمان ما را بپذیر و) ما را از زمره‌ی (امّت محمّدی که) گواهان (بر مردم در روز رستاخیزند) بشمار آور.

و اما در مورد موضوع وجود خستگی در میان مسلمانان نیز باید گفت که این پدیده‌ی ناگوار محصول کارکرد نامتعادل مسلمانان با مقتضیات دینی زندگی آنان می‌باشد. که عوامل آن به صورت فهرست‌وار عرضه خواهد شد:

۱. رسیدگی افراطی نسبت به امور معنوی و فراموشی امور مادی زندگی:

 وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱] به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزه‌ی استغفارشان را می‌داند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند).

لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ [سوره حدید: آیه ۲۵] ما پیغمبران خود را همراه با دلائل متقن و معجزات روشن (به میان مردم) روانه کرده‌ایم، و با آنان کتابهای (آسمانی و قوانین) و موازین (شناسائی حق و عدالت) نازل نموده‌ایم تا مردمان (برابر آن در میان خود) دادگرانه رفتار کنند. و آهن را پدیدار کرده‌ایم که دارای نیروی زیاد و سودهای فراوانی برای مردمان است. هدف (از ارسال انبیاء و نزول کتب آسمانی و همچنین آفرینش وسائلی چون آهن) این است که خداوند بداند چه کسانی او را و فرستادگانش را بگونه‌ی نهان و پنهان (از دیدگان مردمان) یاری می‌کنند. خداوند نیرومند و چیره است.

۲. رسیدگی افراطی نسبت به امور مادی و فراموشی امور معنوی:

زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّـهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۴] برای انسان، محبّت شهوات (و دلبستگی به امور مادی) جلوه داده شده است، از قبیل: عشق به زنان و فرزندان و ثروت هنگفت و آلاف و الوف طلا و نقره و اسبهای نشاندار (و مرکبهای ممتاز) و چهارپایان (همچون: شتر و گاو و بز و گوسفند …) و کشت و زرع. اینها (همه) کالای دنیای پست (فعلی) است و سرانجام نیک (تلاشگران در راه حق) در پیشگاه خدا است (و همو داند که در آخرت به نیکوکاران چه چیزهائی عطاء خواهد کرد).

۳. عدم روشنگری لازم در مورد اثبات توانایی دین در زمینه‌ی سعادت مادی و معنوی بشر و ناتوانی مکاتب بشری در این زمینه:

قالَ اهبِطا مِنها جَميعًا ۖ بَعضُكُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمّا يَأتِيَنَّكُم مِنّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشقىٰ  وَمَن أَعرَضَ عَن ذِكري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنكًا وَنَحشُرُهُ يَومَ القِيامَةِ أَعمىٰ  قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَني أَعمىٰ وَقَد كُنتُ بَصيرًا [سوره طه: آیات ۱۲۳ تا ۱۲۵] خدا دستور داد: هر دو گروه شما با هم (ای آدم و حوّاء و اهریمن!) از بهشت فرو آئید (و در زمین ساکن شوید، و در آنجا) برخی (از فرزندانتان) دشمن برخی دیگر خواهند شد، و هرگاه هدایت و رهنمود من برای شما آمد، هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد.  و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند)، زندگی تنگ (و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه‌ی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می‌آوریم.  خواهد گفت: پروردگارا! چرا مرا نابینا (برانگیخته‌ای و به عرصه‌ی قیامت گسیل داشته و در آنجا) جمع آورده‌ای؟ من که قبلاً (در دنیا) بینا بوده‌ام.

مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ [سوره نحل: آیه ۹۷] هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.

۴. کمرنگ شدن عمل‌گرایی در میان مسلمانان و رواج ذهن‌گرایی و ادعای بی‌عمل در میان آنها:

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لِمَ تَقولونَ ما لا تَفعَلونَ  كَبُرَ مَقتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقولوا ما لا تَفعَلونَ [سوره صف: آیات ۲ و ۳] ای مؤمنان! چرا سخنی (به دیگران) می‌گوئید که خودتان برابر آن عمل نمی‌کنید؟  اگر سخنی را بگوئید و خودتان برابر آن عمل نکنید، موجب کینه و خشم عظیم خدا می‌گردد.

 أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ [سوره بقره: آیه ۴۴] آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می‌دهید (و از ایشان می‌خواهید که بیشتر به طاعت و نیکیها بپردازند و از گناهان دست بردارند) و خود را فراموش می‌کنید (و به آنچه به دیگران می‌گوئید، خودتان عمل نمی‌کنید؟) در حالی که شما کتاب می‌خوانید (و تورات را در اختیار دارید و در آن تهدید خدا را درباره‌ی آن که کردارش مخالف گفتار است، مطالعه می‌کنید؟). آیا نمی‌فهمید (و عقل ندارید تا شما را از این کردار زشت بازدارد؟).

۵. عقب ماندگی مسلمانان از بی‌باوران در زمینه‌ های رشد علمی، اقتصادی، نظامی و صنعتی:

 وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱] به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزه‌ی استغفارشان را می‌داند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند).

۶. عدم وجود الگوهای فردی و اجتماعی در میان مسلمانان در حد لازم:

لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا [سوره احزاب: آیه ۲۱] سرمشق و الگوی زیبائی در (شیوه‌ی پندار و گفتار و کردار) پیغمبر خدا برای شما است. برای کسانی که (دارای سه ویژگی باشند:) امید به خدا داشته، و جویای قیامت باشند، و خدای را بسیار یاد کنند.

لَقَد كانَ لَكُم فيهِم أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ ۚ وَمَن يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الغَنِيُّ الحَميدُ [سوره ممتحنه: آیه ۶] (برنامه‌ی زندگی) ابراهیم و گرویدگان بدو، الگوی زیبائی برای شما است. برای شما کسانی که خدا و آخرت را در مدّ نظر دارید. هر کس هم (از چنین الگوئی) رویگردان شود (به خود ستم می‌کند و) خدا بی‌نیاز و شایسته‌ی هرگونه ستایش است.

۷. وجود تفرقه در میان کارشناسان دینی و گروه‌های اسلامی:

وَالَّذينَ اجتَنَبُوا الطّاغوتَ أَن يَعبُدوها وَأَنابوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ البُشرىٰ ۚ فَبَشِّر عِبادِ‌  الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ أَحسَنَهُ ۚ أُولٰئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولٰئِكَ هُم أُولُو الأَلبابِ [سوره زمر: آیات ۱۷ و ۱۸] کسانی که از عبادت طاغوت دوری می‌گزینند، و (با توبه و استغفار) به سوی خدا باز می‌گردند، ایشان را بشارت باد (به اجر و پاداش عظیم خداوندی). مژده بده به بندگانم.  آن کسانی که به همه‌ی سخنان گوش فرا می‌دهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی می‌کنند. آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است، و ایشان واقعاً خردمندند.

وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [سوره انفال: آیه ۴۶] و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمائید و (در میان خود اختلاف و) کشمکش مکنید، (که اگر کشمکش کنید) درمانده و ناتوان می‌شوید و شکوه و هیبت شما از میان می‌رود (و ترس و هراسی از شما نمی‌شود). شکیبائی کنید که خدا با شکیبایان است.

۸. وجود یأس و ناامیدی در میان مسلمانان در زمینه‌ی پیروزی بر بی‌باوران در همه‌ی مقاطع زندگی خصوصاً در زمینه‌های علمی، مادی، صنعتی و نظامی:

يا بَنِيَّ اذهَبوا فَتَحَسَّسوا مِن يوسُفَ وَأَخيهِ وَلا تَيأَسوا مِن رَوحِ اللَّهِ ۖ إِنَّهُ لا يَيأَسُ مِن رَوحِ اللَّهِ إِلَّا القَومُ الكافِرونَ [سوره یوسف: آیه ۸۷] ای فرزندانم! بروید و (در مصر همراه برادر مهتر خود) به دنبال یوسف و برادرش بگردید و از رحمت خدا ناامید مشوید، چرا که از رحمت خدا جز کافران ناامید نمی‌گردند. (من احساس می‌کنم روزگار دیدار نزدیک است).

۹. وجود فقر مادی و معنوی در میان مسلمانان:

 وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱] به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزه‌ی استغفارشان را می‌داند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند).

وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ [سوره عنکبوت: آیه ۶۹] کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) می‌گردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است (و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند).

۱۰. عدم وجود مراکز حمایتی در زمینه‌ی تأمین اجتماعی مسلمانان:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّـهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبِّهِمْ وَرِضْوَانًا ۚ وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا ۚ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَن صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَن تَعْتَدُوا ۘ وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۖ إِنَّ اللَّـهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ [سوره مائده: آیه ۲] ای مؤمنان! (حرمت‌شکنی) شعائر (دین) خدا را برای خود حلال ندانید (بدین صورت که هرگونه که بخواهید بدان دست ببرید و در آن تصرّف کنید) و نه ماه حرام را (بدین معنی که در آن بجنگید)، و نه قربانیهای بی‌نشان و نه قربانیهای نشانداری را (که به بیت‌الله هدیّه می‌گردند، بدین گونه که متعرّض چنین حیواناتی یا صاحبان آنها بشوید) و نه کسانی را که آهنگِ آمدن به خانه‌ی خدا را دارند و به دنبال لطف و خوشنودی خدایند (بدین معنی که آنان را از آمدن بدانجا بازدارید و یا این که با ایشان بجنگید). هر وقت که از احرام به در آمدید و از سرزمین حرم خارج شدید، شکار کنید (و شکار کردن برای شما بلامانع خواهد بود). دشمنیِ قومی که شما را از آمدن به مسجدالحرام باز داشتند، شما را بر آن ندارد که تعدّی و تجاوز کنید. در راه نیکی و پرهیزگاری همدیگر را یاری و پشتیبانی نمائید، و همدیگر را در راه تجاوز و ستمکاری یاری و پشتیبانی مکنید. از خدا بترسید. بیگمان خداوند دارای مجازات شدیدی است.

يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ [سوره حجرات: آیه ۱۳] ای مردمان! ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حوّاء) آفریده‌ایم، و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده‌ایم تا همدیگر را بشناسید (و هر کسی با تفاوت و ویژگی خاص درونی و بیرونی از دیگری مشخّص شود، و در پیکره‌ی جامعه انسانی نقشی جداگانه داشته باشد). بی‌گمان گرامی‌ترین شما در نزد خدا متّقی‌ترین شما است. خداوند مسلّماً آگاه و باخبر (از پندار و کردار و گفتار شما، و از حال همه‌کس و همه چیز) است.

۱۱. عدم سازگاری فرقه‌های فکری و فقهی مسلمان با هم و وجود تفرقه در میان آنها:

وَالَّذينَ اجتَنَبُوا الطّاغوتَ أَن يَعبُدوها وَأَنابوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ البُشرىٰ ۚ فَبَشِّر عِبادِ‌  الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ أَحسَنَهُ ۚ أُولٰئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولٰئِكَ هُم أُولُو الأَلبابِ [سوره زمر: آیات ۱۷ و ۱۸] کسانی که از عبادت طاغوت دوری می‌گزینند، و (با توبه و استغفار) به سوی خدا باز می‌گردند، ایشان را بشارت باد (به اجر و پاداش عظیم خداوندی). مژده بده به بندگانم.  آن کسانی که به همه‌ی سخنان گوش فرا می‌دهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی می‌کنند. آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است، و ایشان واقعاً خردمندند.

وَأَطِيعُوا اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ ۖ وَاصْبِرُوا ۚ إِنَّ اللَّـهَ مَعَ الصَّابِرِينَ [سوره انفال: آیه ۴۶] و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمائید و (در میان خود اختلاف و) کشمکش مکنید، (که اگر کشمکش کنید) درمانده و ناتوان می‌شوید و شکوه و هیبت شما از میان می‌رود (و ترس و هراسی از شما نمی‌شود). شکیبائی کنید که خدا با شکیبایان است.

۱۲. گرفتار شدن به آثار و عواقب گناهان مصرانه در زندگی:

وَما أَصابَكُم مِن مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيديكُم وَيَعفو عَن كَثيرٍ [سوره شوری: آیه ۳۰] آنچه از مصائب و بلا به شما می‌رسد، به خاطر کارهائی است که خود کرده‌اید. تازه خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت می‌کند (که شما از آنها توبه نموده‌اید و یا با کارهای نیک آنها را از نامه‌ی اعمال زدوده و پاک کرده‌اید).

۱۳. وجود گروه‌های تندرو در میان مسلمانان و زشت نشان دادن اندیشه‌ی دینی از جانب آنها:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّـهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [سوره مائده: آیه ۸] ای مؤمنان! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که (با ایشان) دادگری نکنید. دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر (و کوتاه‌ترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا) است. از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید.

۱۴. عدم تعادل در زمینه‌ی تعامل با مصائب و امور ناخوشایند زندگی:

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ  الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ  أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ [سوره بقره: آیات ۱۵۵ و ۱۵۶] و قطعاً شما را با برخی از (امور همچون) ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم، و مژده بده به بردباران.  آن کسانی که هنگامی که بلائی بدانان می‌رسد، می‌گویند: ما از آنِ خدائیم و به سوی او بازمی‌گردیم.  آنان (همان بردباران با ایمانی هستند که) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدایشان شامل حال آنان می‌گردد، و مسلّماً ایشان راه‌یافتگان (به جاده‌ی حق و حقیقت و طریق خیر و سعادت) هستند.

۱۵. گرفتار شدن به تأمین افراطی نیازهای مادی زندگی، خصوصاً شرکت در مسابقه‌ی نامحدود کسب ثروت و قدرت:

وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّـهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّـهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّـهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ [سوره مائده: آیه ۴۸] و بر تو (ای پیغمبر) کتاب (کامل و شامل قرآن) را نازل کردیم که (در همه‌ی احکام و اخبار خود) ملازم حق، و موافق و مصدّق کتابهای پیشین (آسمانی)، و شاهد (بر صحّت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آنها است. پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند) میان آنان بر طبق چیزی داوری کن که خدا بر تو نازل کرده است، و به خاطر پیروی از امیال و آرزوهای ایشان، از حق و حقیقتی که برای تو آمده است روی مگردان. (ای مردم!) برای هر ملّتی از شما راهی (برای رسیدن به حقائق) و برنامه‌ای (جهت بیان احکام) قرار داده‌ایم. اگر خدا می‌خواست همه‌ی شما (مردمان) را ملّت واحدی می‌کرد (و بر یک روال و یک سرشت می‌سرشت، و لذا راه و برنامه‌ی ارشادی آنان در همه‌ی امکنه و ازمنه یکی می‌شد) و امّا (خدا چنین نکرد) تا شما را در آنچه (از شرائع) به شما داده است بیازماید (و فرمانبردار یزدان و سرکش از فرمان منّان جدا و معلوم شود). پس (فرصت را دریابید و) به سوی نیکیها بشتابید (و به جای مشاجره‌ی در اختلافات به مسابقه‌ی در خیرات بپردازید و بدانید که) جملگی بازگشتتان به سوی خدا خواهد بود، و از آنچه در آن اختلاف می‌کرده‌اید آگاهتان خواهد کرد (و هر یک را برابر کردار خوب یا بد پاداش و پادافره خواهد داد).

سابِقوا إِلىٰ مَغفِرَةٍ مِن رَبِّكُم وَجَنَّةٍ عَرضُها كَعَرضِ السَّماءِ وَالأَرضِ أُعِدَّت لِلَّذينَ آمَنوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۚ ذٰلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ ۚ وَاللَّهُ ذُو الفَضلِ العَظيمِ [سوره حدید: آیه ۲۱] بر یکدیگر پیشی بگیرید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن همسان پهنای آسمان و زمین است. برای کسانی آماده شده است که به خدا و پیغمبرانش ایمان داشته باشند. این، عطاء خدا است، و به هر کس که بخواهد آن را می‌دهد، و خدا دارای عطاء بزرگ و فراوان است.

۱۶. عدم رعایت سنت «ابن الوقت»، یعنی اهمیت دادن به انجام امور در زمان مختص به آنها

فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ [سوره زلزله: آیه ۷] پس هرکس به اندازه‌ی ذرّه‌ی غباری کار نیکو کرده باشد، آن را خواهد دید (و پاداشش را خواهد گرفت).

۱۷. عدم پاسخگویی لازم، قانع کننده و شایسته نسبت به شبهات وارده از جانب بی‌باوران از جانب کارشناسان دینی:

قُل هٰذِهِ سَبيلي أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصيرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَني ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِكينَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۸] بگو: این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند)، و خدا را منزّه (از انباز و نقص و دیگر ناشایست) می‌دانم، و من از زمره‌ی مشرکان نمی‌باشم (و کسی و چیزی را شریک خدا نمی‌انگارم).

أَمِ اتَّخَذوا مِن دونِهِ آلِهَةً ۖ قُل هاتوا بُرهانَكُم ۖ هٰذا ذِكرُ مَن مَعِيَ وَذِكرُ مَن قَبلي ۗ بَل أَكثَرُهُم لا يَعلَمونَ الحَقَّ ۖ فَهُم مُعرِضونَ [سوره انبیاء: آیه ۲۴] آیا آنان غیر از یزدان، معبودهائی را (سزاوار پرستش دیده و) به خدائی گرفته‌اند؟! بگو: دلیل خود را (بر این شرک) بیان دارید. این (قرآن است که) راهنمای کسانی است که با من همراهند (و پسینیان بشمارند) و این (هم تورات و انجیل و دیگر کتابهای آسمانی که) راهنمای کسانی بوده که قبل از من می‌زیسته‌اند (و پیشینیان نامیده می‌شوند. هیچ کدام شرک را جائز نمی‌دانند و بلکه مردمان را به توحید و یکتاپرستی می‌خوانند. لذا گمان شما در امر شرک، نه بر عقل و نه بر نقل استوار است). اصلاً اغلب آنان (این کتابها را اندیشمندانه بررسی نکرده‌اند و چیزی از) حق نمی‌دانند، و این است که (از یکتاپرستی و ایمانِ ناآلوده به کثافت شرک) روی گردانند.

۱۸. وجود کم‌صبری و تعجیل ناروا در زمینه‌ی تشکیل امت و حکومت اسلامی:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ [آل‌عمران: آیه ۲۰۰] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! (در برابر شدائد و ناملایمات) شکیبایی ورزید و (در مقابل دشمنان) استقامت و پایداری کنید و (از مرزهای مملکت خویش) مراقبت به عمل آورید و از (خشم) خدا بپرهیزید، تا این که رستگار شوید.

فَاصبِر كَما صَبَرَ أُولُو العَزمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلا تَستَعجِل لَهُم ۚ كَأَنَّهُم يَومَ يَرَونَ ما يوعَدونَ لَم يَلبَثوا إِلّا ساعَةً مِن نَهارٍ ۚ بَلاغٌ ۚ فَهَل يُهلَكُ إِلَّا القَومُ الفاسِقونَ [سوره احقاف: آیه ۳۵] پس (در برابر اذیّت و آزار کافران) شکیبائی کن، آن گونه که پیغمبران أُولُواالعزم (در سختیها) شکیبائی کرده‌اند، و برای (عذاب) آنان شتاب مکن. روزی که ایشان چیزی را مشاهده می‌کنند که بدیشان وعده داده می‌شد، انگار که آنان مدّتی از یک روز در دنیا مانده‌اند (و زندگی کرده‌اند. این قرآن) ابلاغ است و بسنده است. مگر جز مردمان گناهکار و سرکش از اطاعت خدا، هلاک می‌گردند؟!

۱۹. عدم تجربه‌ی لذایذ دینداری و قناعت نمودن به اجرای ظاهری احکام دینی:

وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَىٰ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ ۖ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ [سوره مائده: آیه ۸۳] و آنان هر زمان بشنوند چیزهائی را که بر پیغمبر نازل شده است (از شنیدن آیات قرآنی متأثّر می‌شوند و) بر اثر شناخت حق و دریافت حقیقت، چشمانشان را می‌بینی که پر از اشک (شوق) می‌گردد (و زبانشان به دعا باز می‌شود و) می‌گویند: پروردگارا! (به تو و پیغمبران تو و همه‌ی کتابهای آسمانی و بدین آیات قرآنی) ایمان داریم (و خویشتن را در پناه تو می‌داریم) پس (ایمان ما را بپذیر و) ما را از زمره‌ی (امّت محمّدی که) گواهان (بر مردم در روز رستاخیزند) بشمار آور.

۲۰. فراموشی حیات اخروی و تکیه نمودن بر دنیای فانی:

بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا  وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَىٰ [سوره اعلی: آیات ۱۶ و ۱۷] بلکه (بنا به سرشت انسانی) زندگی دنیا را (که محسوس و نقد است، بر زندگی آخرت که نامحسوس و نسیه است) ترجیح می‌دهید و برمی‌گزینید.  در حالی که آخرت (از دنیا) بهتر و پاینده‌تر است (عاقل چرا باید فانی و گذرا را بر باقی و پایا ترجیح دهد؟).

۲۱. عدم قناعت به قضا و قدر الهی بعد از تلاش کافی در زندگی:

ما أَصابَ مِن مُصيبَةٍ فِي الأَرضِ وَلا في أَنفُسِكُم إِلّا في كِتابٍ مِن قَبلِ أَن نَبرَأَها ۚ إِنَّ ذٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ  لِكَيلا تَأسَوا عَلىٰ ما فاتَكُم وَلا تَفرَحوا بِما آتاكُم ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ كُلَّ مُختالٍ فَخورٍ [سوره حدید: آیات ۲۲ و ۲۳] هیچ رخدادی در زمین به وقوع نمی‌پیوندد، یا به شما دست نمی‌دهد، مگر این که پیش از آفرینش زمین و خود شما، در کتاب بزرگ و مهمّی (به نام لوح محفوظ، ثبت و ضبط) بوده است، و این کار برای خدا ساده و آسان است.  این بدان خاطر است که شما نه بر از دست دادن چیزی غم بخورید که از دستتان بدر رفته است، و نه شادمان بشوید بر آنچه خدا به دستتان رسانده است. خداوند هیچ شخص متکبّر فخرفروشی را دوست نمی‌دارد.

۲۲. وجود تعهد عملی در میان بی‌باوران و ضعف مسلمانان در این زمینه:

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا لِمَ تَقولونَ ما لا تَفعَلونَ  كَبُرَ مَقتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقولوا ما لا تَفعَلونَ [سوره صف: آیات ۲ و ۳] ای مؤمنان! چرا سخنی (به دیگران) می‌گوئید که خودتان برابر آن عمل نمی‌کنید؟  اگر سخنی را بگوئید و خودتان برابر آن عمل نکنید، موجب کینه و خشم عظیم خدا می‌گردد.

 أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ [سوره بقره: آیه ۴۴] آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می‌دهید (و از ایشان می‌خواهید که بیشتر به طاعت و نیکیها بپردازند و از گناهان دست بردارند) و خود را فراموش می‌کنید (و به آنچه به دیگران می‌گوئید، خودتان عمل نمی‌کنید؟) در حالی که شما کتاب می‌خوانید (و تورات را در اختیار دارید و در آن تهدید خدا را درباره‌ی آن که کردارش مخالف گفتار است، مطالعه می‌کنید؟). آیا نمی‌فهمید (و عقل ندارید تا شما را از این کردار زشت بازدارد؟).

أَحَسِبَ النّاسُ أَن يُترَكوا أَن يَقولوا آمَنّا وَهُم لا يُفتَنونَ  وَلَقَد فَتَنَّا الَّذينَ مِن قَبلِهِم ۖ فَلَيَعلَمَنَّ اللَّهُ الَّذينَ صَدَقوا وَلَيَعلَمَنَّ الكاذِبينَ [سوره عنکبوت: آیات ۲ و ۳] آیا مردمان گمان برده‌اند همین که بگویند ایمان آورده‌ایم (و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر اقرار کرده‌ایم) به حال خود رها می‌شوند و ایشان (با تکالیف و وظائف و رنجها و سختیهائی که باید در راه آئین آسمانی تحمّل کرد) آزمایش نمی‌گردند؟!  ما کسانی را که قبل از ایشان بوده‌اند (با انواع تکالیف و مشقّات و با اقسام نعمتها و محنتها) آزمایش کرده‌ایم، آخر باید خدا بداند چه کسانی راست می‌گویند، و چه کسانی دروغ می‌گویند.

۲۳. عدم اجرای زندگی مسالمت‌آمیز در میان مسلمانان و بی‌باوران:

لا يَنهاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذينَ لَم يُقاتِلوكُم فِي الدّينِ وَلَم يُخرِجوكُم مِن دِيارِكُم أَن تَبَرّوهُم وَتُقسِطوا إِلَيهِم ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ المُقسِطينَ [سوره ممتحنه: آیه ۸] خداوند شما را باز نمی‌دارد از این که نیکی و بخشش بکنید به کسانی که به سبب دین با شما نجنگیده‌اند و از شهر و دیارتان شما را بیرون نرانده‌اند. خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد.

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۰۳] و همگی به رشته‌ی (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان (انس و الفت برقرار و آنها را به هم) پیوند داد، پس (در پرتو نعمت او برای هم) برادرانی شدید، و (همچنین شما با بت‌پرستی و شرکی که داشتید) بر لبه‌ی گودالی از آتش (دوزخ) بودید (و هر آن با فرا رسیدن مرگتان بیم فرو افتادنتان در آن می‌رفت) ولی شما را از آن رهانید (و به ساحل ایمان رسانید)، خداوند این چنین برایتان آیات خود را آشکار می‌سازد، شاید که هدایت شوید.

۲۴. وجود جنگ‌های غیرضروری ویرانگر در میان مسلمانان و بی‌باوران:

قالَت إِنَّ المُلوكَ إِذا دَخَلوا قَريَةً أَفسَدوها وَجَعَلوا أَعِزَّةَ أَهلِها أَذِلَّةً ۖ وَكَذٰلِكَ يَفعَلونَ [سوره نمل: آیه ۳۴] گفت: پادشاهان هنگامی که وارد منطقه‌ی آبادی شوند، آن را به تباهی و ویرانی می‌کشانند و عزیزان اهل آنجا را خوار و پست می‌گردانند. اصلاً پیوسته شاهان چنین می‌کنند.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّـهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ وَاتَّقُوا اللَّـهَ ۚ إِنَّ اللَّـهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ [سوره مائده: آیه ۸] ای مؤمنان! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمنانگی قومی شما را بر آن ندارد که (با ایشان) دادگری نکنید. دادگری کنید که دادگری (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر (و کوتاه‌ترین راه به تقوا و بهترین وسیله برای دوری از خشم خدا) است. از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید.

وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ [سوره بقره: آیه ۲۰۵] و هنگامی که پشت می‌کند و می‌رود (و یا به ریاست و حکومتی می‌رسد)، در زمین به تلاش می‌افتد تا در آن فساد و تباهی ورزد و زرع و نسل (انسانها و حیوانات) را نابود کند (و با فساد و تباهی خود، اقوات و اموال و ارواح را از میان ببرد)، و خداوند فساد و تباهی را دوست نمی‌دارد.

۲۵. عدم وجود عدالت اجتماعی در میان مسلمانان:

لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ ۖ وَأَنزَلنَا الحَديدَ فيهِ بَأسٌ شَديدٌ وَمَنافِعُ لِلنّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالغَيبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ [سوره حدید: آیه ۲۵] ما پیغمبران خود را همراه با دلائل متقن و معجزات روشن (به میان مردم) روانه کرده‌ایم، و با آنان کتابهای (آسمانی و قوانین) و موازین (شناسائی حق و عدالت) نازل نموده‌ایم تا مردمان (برابر آن در میان خود) دادگرانه رفتار کنند. و آهن را پدیدار کرده‌ایم که دارای نیروی زیاد و سودهای فراوانی برای مردمان است. هدف (از ارسال انبیاء و نزول کتب آسمانی و همچنین آفرینش وسائلی چون آهن) این است که خداوند بداند چه کسانی او را و فرستادگانش را بگونه‌ی نهان و پنهان (از دیدگان مردمان) یاری می‌کنند. خداوند نیرومند و چیره است.

۲۶. عدم تجدید و عصری کردن معارف دینی، خصوصاً فقه پویا و توانمند:

وَالَّذينَ اجتَنَبُوا الطّاغوتَ أَن يَعبُدوها وَأَنابوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ البُشرىٰ ۚ فَبَشِّر عِبادِ‌  الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ أَحسَنَهُ ۚ أُولٰئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولٰئِكَ هُم أُولُو الأَلبابِ [سوره زمر: آیات ۱۷ و ۱۸] کسانی که از عبادت طاغوت دوری می‌گزینند، و (با توبه و استغفار) به سوی خدا باز می‌گردند، ایشان را بشارت باد (به اجر و پاداش عظیم خداوندی). مژده بده به بندگانم.  آن کسانی که به همه‌ی سخنان گوش فرا می‌دهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی می‌کنند. آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است، و ایشان واقعاً خردمندند.

وَلا تَقفُ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ ۚ إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا [سوره اسراء: آیه ۳۶] از چیزی دنباله‌روی مکن که از آن ناآگاهی. بی‌گمان (انسان در برابر کارهائی که) چشم و گوش و دل همه (و سایر اعضاء دیگر انجام می‌دهند) مورد پرس و جوی از آن قرار می‌گیرد.

۲۷. از دست دادن توفیق و حمایت الهی به خاطر انجام گناهان مصرانه از جانب مسلمانان

وَمَن أَعرَضَ عَن ذِكري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنكًا وَنَحشُرُهُ يَومَ القِيامَةِ أَعمىٰ [سوره طه: آیه ۱۲۴] و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند)، زندگی تنگ (و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه‌ی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می‌آوریم.

در خاتمه به تعدادی از راهکارهای برون رفت از مشکل مذکور اشاره می‌شود:

۱. تلاش نمودن در راستای روشنگری و تحقق ایمان دینی آگاهانه‌ی مسلمانان

قُل هٰذِهِ سَبيلي أَدعو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلىٰ بَصيرَةٍ أَنا وَمَنِ اتَّبَعَني ۖ وَسُبحانَ اللَّهِ وَما أَنا مِنَ المُشرِكينَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۸] بگو: این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی خدا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند)، و خدا را منزّه (از انباز و نقص و دیگر ناشایست) می‌دانم، و من از زمره‌ی مشرکان نمی‌باشم (و کسی و چیزی را شریک خدا نمی‌انگارم).

۲. تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد در حد لازم

هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ [سوره جمعه: آیه ۲] خدا کسی است که از میان بیسوادان پیغمبری را برانگیخته است و به سویشان گسیل داشته است، تا آیات خدا را برای ایشان بخواند، و آنان را پاک بگرداند. او بدیشان کتاب (قرآن) و شریعت (یزدان) را می‌آموزد. آنان پیش از آن تاریخ واقعاً در گمراهی آشکاری بودند.

۳. عبرت گرفتن از مشاهده‌ی تخلفات پیشین مسلمانان در طول تاریخ

ظَهَرَ الفَسادُ فِي البَرِّ وَالبَحرِ بِما كَسَبَت أَيدِي النّاسِ لِيُذيقَهُم بَعضَ الَّذي عَمِلوا لَعَلَّهُم يَرجِعونَ [سوره روم: آیه ۴۱] (همیشه چنین بوده است که) تباهی و خرابی در دریا و خشکی به خاطر کارهائی پدیدار گشته است که مردمان انجام می‌داده‌اند. بدین وسیله خدا سزای برخی از کارهائی را که انسانها انجام می‌دهند بدیشان می‌چشاند تا این که آنان (بیدار شوند و از دست یازیدن به معاصی) برگردند.

۴. ترویج پروژه‌ی اخوت انسانی، وطنی، قومی، خانوادگی و ایمانی و متعلقات آنها

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۰۳] و همگی به رشته‌ی (ناگسستنی قرآن) خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان (انس و الفت برقرار و آنها را به هم) پیوند داد، پس (در پرتو نعمت او برای هم) برادرانی شدید، و (همچنین شما با بت‌پرستی و شرکی که داشتید) بر لبه‌ی گودالی از آتش (دوزخ) بودید (و هر آن با فرا رسیدن مرگتان بیم فرو افتادنتان در آن می‌رفت) ولی شما را از آن رهانید (و به ساحل ایمان رسانید)، خداوند این چنین برایتان آیات خود را آشکار می‌سازد، شاید که هدایت شوید.

۵. تلاش جدی در راستای فراگیری علوم تجربی و انسانی و عمران و آبادانی زمین از طریق آن

 وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱] به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزه‌ی استغفارشان را می‌داند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند).

۶. رفع اختلافات فکری مسلمانان از طریق گفتگوی صمیمانه و پرهیز از جدل

وَالَّذينَ اجتَنَبُوا الطّاغوتَ أَن يَعبُدوها وَأَنابوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ البُشرىٰ ۚ فَبَشِّر عِبادِ‌  الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ أَحسَنَهُ ۚ أُولٰئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولٰئِكَ هُم أُولُو الأَلبابِ [سوره زمر: آیات ۱۷ و ۱۸] کسانی که از عبادت طاغوت دوری می‌گزینند، و (با توبه و استغفار) به سوی خدا باز می‌گردند، ایشان را بشارت باد (به اجر و پاداش عظیم خداوندی). مژده بده به بندگانم.  آن کسانی که به همه‌ی سخنان گوش فرا می‌دهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی می‌کنند. آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است، و ایشان واقعاً خردمندند.

۷. پرهیز از گناهان و کسب توفیق الهی از طریق آن

وَما أَصابَكُم مِن مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيديكُم وَيَعفو عَن كَثيرٍ [سوره شوری: آیه ۳۰] آنچه از مصائب و بلا به شما می‌رسد، به خاطر کارهائی است که خود کرده‌اید. تازه خداوند از بسیاری (از کارهای شما) گذشت می‌کند (که شما از آنها توبه نموده‌اید و یا با کارهای نیک آنها را از نامه‌ی اعمال زدوده و پاک کرده‌اید).

مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَكَرٍ أَو أُنثىٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا يَعمَلونَ [سوره نحل: آیه ۹۷] هرکس چه زن و چه مرد کار شایسته انجام دهد و مؤمن باشد، بدو (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی می‌بخشیم و (در آن دنیا) پاداش (کارهای خوب و متوسّط و عالی) آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.

قالَ اهبِطا مِنها جَميعًا ۖ بَعضُكُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمّا يَأتِيَنَّكُم مِنّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَلا يَشقىٰ  وَمَن أَعرَضَ عَن ذِكري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنكًا وَنَحشُرُهُ يَومَ القِيامَةِ أَعمىٰ  قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرتَني أَعمىٰ وَقَد كُنتُ بَصيرًا [سوره طه: آیات ۱۲۳ تا ۱۲۵] خدا دستور داد: هر دو گروه شما با هم (ای آدم و حوّاء و اهریمن!) از بهشت فرو آئید (و در زمین ساکن شوید، و در آنجا) برخی (از فرزندانتان) دشمن برخی دیگر خواهند شد، و هرگاه هدایت و رهنمود من برای شما آمد، هرکه از هدایت و رهنمودم پیروی کند، گمراه و بدبخت نخواهد شد.  و هرکه از یاد من روی بگرداند (و از احکام کتابهای آسمانی دوری گزیند)، زندگی تنگ (و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت؛ (چون نه به قسمت و نصیب خدادادی قانع خواهد شد، و نه تسلیم قضا و قدر الهی خواهد گشت) و روز رستاخیز او را نابینا (به عرصه‌ی قیامت گسیل و با دیگران در آنجا) گرد می‌آوریم.  خواهد گفت: پروردگارا! چرا مرا نابینا (برانگیخته‌ای و به عرصه‌ی قیامت گسیل داشته و در آنجا) جمع آورده‌ای؟ من که قبلاً (در دنیا) بینا بوده‌ام.

۸. برخورد شایسته با تمدن غربی و دچار نشدن به شیفتگی فاقد تحلیل و دشمنی بی‌دلیل با آن

وَالَّذينَ اجتَنَبُوا الطّاغوتَ أَن يَعبُدوها وَأَنابوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ البُشرىٰ ۚ فَبَشِّر عِبادِ‌ الَّذينَ يَستَمِعونَ القَولَ فَيَتَّبِعونَ أَحسَنَهُ ۚ أُولٰئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولٰئِكَ هُم أُولُو الأَلبابِ [سوره زمر: آیات ۱۷ و ۱۸] کسانی که از عبادت طاغوت دوری می‌گزینند، و (با توبه و استغفار) به سوی خدا باز می‌گردند، ایشان را بشارت باد (به اجر و پاداش عظیم خداوندی). مژده بده به بندگانم.  آن کسانی که به همه‌ی سخنان گوش فرا می‌دهند و از نیکوترین و زیباترین آنها پیروی می‌کنند. آنان کسانیند که خدا هدایتشان بخشیده است، و ایشان واقعاً خردمندند.

۹. شناخت سنت قضا و قدر و تسلیم شدن به مقتضیات آن بعد از صرف نهایت تلاش در کارها

قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّـهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا ۚ وَعَلَى اللَّـهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ [سوره توبه: آیه ۵۱] بگو: هرگز چیزی (از خیر و شرّ) به ما نمی‌رسد، مگر چیزی که خدا برای ما مقدّر کرده باشد. (این است که نه در برابر خیر مغرور می‌شویم و نه در برابر شرّ به جزع و فزع می‌پردازیم، بلکه کاروبار خود را به خدا حواله می‌سازیم، و) او مولی و سرپرست ما است، و مؤمنان باید تنها بر خدا توکّل کنند و بس.

۱۰. تنظیم انتظارات زندگی بر اساس واقعیات موجود در حیات دنیا

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ [سوره بلد: آیه ۴] ما آدمی را برای رنج و محنت آفریده‌ایم (نه برای راحت و آسایش).

الَّذي خَلَقَ المَوتَ وَالحَياةَ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ العَزيزُ الغَفورُ [سوره ملک: آیه ۲] همان کسی که مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید کدامتان کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود. او چیره و توانا، و آمرزگار و بخشاینده است.

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ  الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ  أُولَٰئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ [سوره بقره: آیات ۱۵۵ و ۱۵۶] و قطعاً شما را با برخی از (امور همچون) ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم، و مژده بده به بردباران.  آن کسانی که هنگامی که بلائی بدانان می‌رسد، می‌گویند: ما از آنِ خدائیم و به سوی او بازمی‌گردیم.  آنان (همان بردباران با ایمانی هستند که) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدایشان شامل حال آنان می‌گردد، و مسلّماً ایشان راه‌یافتگان (به جاده‌ی حق و حقیقت و طریق خیر و سعادت) هستند.

۱۱. پرداخت هزینه‌ی کسب عزت از دست رفته

وَالَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهدِيَنَّهُم سُبُلَنا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ المُحسِنينَ [سوره عنکبوت: آیه ۶۹] کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) می‌گردانیم، و قطعاً خدا با نیکوکاران است (و کسانی که خدا در صف ایشان باشد پیروز و بهروزند).

إِنَّ اللَّهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنينَ أَنفُسَهُم وَأَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ ۚ يُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ فَيَقتُلونَ وَيُقتَلونَ ۖ وَعدًا عَلَيهِ حَقًّا فِي التَّوراةِ وَالإِنجيلِ وَالقُرآنِ ۚ وَمَن أَوفىٰ بِعَهدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاستَبشِروا بِبَيعِكُمُ الَّذي بايَعتُم بِهِ ۚ وَذٰلِكَ هُوَ الفَوزُ العَظيمُ [سوره توبه: آیه ۱۱۱] بیگمان خداوند (کالای) جان و مال مؤمنان را به (بهای) بهشت خریداری می‌کند. (آنان باید) در راه خدا بجنگند و بکشند و کشته شوند. این وعده‌ای است که خداوند آن را در (کتابهای آسمانی) تورات و انجیل و قرآن (به عنوان سند معتبری ثبت کرده است) و وعده‌ی راستین آن را داده است، و چه کسی از خدا به عهد خود وفاکننده‌تر است؟ پس به معامله‌ای که کرده‌اید شاد باشید، و این پیروزی بزرگ و رستگاری سترگی است.

۱۲. اطاعت از متخصصین علوم تجربی و انسانی و علوم وحیانی

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا [سوره نساء: آیه ۵۹] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از خدا (با پیروی از قرآن) و از پیغمبر (خدا محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به خدا (با عرضه‌ی به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که خدا قرآن را نازل، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا [سوره نساء: آیه ۸۳] و هنگامی که (خبر) کاری که موجب نترسیدن یا ترسیدن است (از قبیل: قوّت و ضعف، و پیروزی و شکست، و پیمان بستن با این قبیله و گسستن از آن قبیله) به آنان (یعنی منافقان یا مسلمانان ضعیف‌الایمان) می‌رسد، آن را (میان مردم) پخش و پراکنده می‌کنند (و اخبار را به گوش دشمنان می‌رسانند). اگر این گونه افراد، سخن گفتن در این‌باره را به پیغمبر و فرماندهان خود واگذارند (و خبرهائی را که می‌شنوند فقط به مسؤولان امور گزارش دهند) تنها کسانی از این خبر ایشان اطّلاع پیدا می‌کنند که اهل حلّ و عقدند و آنچه بایست از آن درک و فهم می‌نمایند. اگر فضل و رحمت خدا شما را در بر نمی‌گرفت (و شما را به اطاعت از خود و پیغمبرش، و برگشت امور به پیغمبر و مسؤولان کشوری و لشکری خویش هدایت نمی‌کرد) جز اندکی از شما همه از اهریمن پیروی می‌کردید.

 

سوال۳) آیا به نظر شما دعوتگران و اصحاب منبر و مساجد آنگونه که شایسته است در این ماه ظهور و بروز دارند؟ یک دعوتگر به روز باید چگونه و با چه زبان و ادبیاتی به تبیین دین بپردازد تا مورد استقبال جوانان و عموم مردم قرار گیرد؟

در این مورد لازم است که گفته شود دعوتگران و اصحاب منبر مورد نظر قرآن بسیار اندک اند و با کمال تاسف بقیه ی دعوتگران ، مبلغین ظاهری و کم اثر هستند.لذا هرگز نمی توان از ایشان انتظار کاری خاص را در این مورد داشت. بدین خاطر لازم است به شیوه ی عصری مندرجات دین را به جوانان و عموم مردم ابلاغ نمود. که در اینجا بصورت خلاصه به این امر می پردازیم.

معرفی دین در جامعه ی ما در قالبهای ذیل انجام می شود :

۱. تعریف دین از دیدگاه عرفی: در این دیدگاه به مندرجات موجود در وحی و متعلقات دین گفته می‌شود. که موضوعات دیگر از جمله علوم تجربی و انسانی در حیطه‌ی دین قرار نمی‌گیرند. در ضمن، اجزای دین به صورت غیر سیستماتیک معرفی می‌شوند. و دین به عنوان دستگاه واحدی جهت مدیریت زندگی مادی و معنوی بشر مطرح نخواهد شد.

۲. تعریف قرآنی از دین: از این منظر دین عبارتست از مجموعه قوانینی که خداوند آن را در دو کتابش (علوم تجربی وانسانی – علوم وحیانی) برای مدیریت زندگی مادی و معنوی انسان در دنیا و آخرت تنظیم نموده و دانشمندان این دو حوزه را مامور شناخت و معرفی قوانینش به انسان‌ها نموده است. که بر اساس این تعریف خاص، ما با دو دستگاه مختلف از دین روبرو هستیم که بایستی در کنار یکدیگر نسبت به تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان اقدام نمایند.که البته در این تعریف، اجزای متنوع دین به صورت سیستماتیک در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند؛ نه قطعاتی مجزا از هم. و به هر دو حوزه، به صورت جداگانه، دین گفته می‌شود. (ما در کانال‌مان طی پاسخ به پرسشی درباره‌ی اینکه آیا حوزه‌ی علوم تجربی و انسانی نیز حوزه‌ای دیگر از دین است یا نه، این موضوع را با ارائه‌ی ۲۲ دلیل عقلی و نقلی اثبات نموده‌ایم.).

نیازهای انسان در دو حالت نمود پیدا می‌کنند:

۱. نیازهای ثابت: نیازهایی که در هر عصری بدون نیاز به تغییر، با رشد انسان تناسب دارند و قابل مصرف هستند. مانند آب، هوا، نور، صداقت، محبت و … .

۲. نیازهای متغیر: نیازهایی که در هر عصری به گونه‌ای خاص و متغیر خود را نشان می.دهند. و بایستی در هر عصری به تناسب آن احکامی خاص را تنظیم نمود. تا به صورت شایسته به تنظیم آن اقدام نمود. مانند معادن و منابع موجود در زمین که به صورت خام در طبیعت وجود دارند و در هر عصری به تناسب استعداد و نیاز بشر از آنها برای رفع نیازهای جدید‌، مصنوعاتی متنوع ساخته می‌شود.

نکته‌ی اساسی در این مورد این است که در هر دو حوزه‌ی دین، به هر دو نوع از نیازهای ثابت و متغیر انسان توجه ویژه شده است. یعنی خداوند، همچنان‌که در عالم آفرینش، نعمات را در دو صورت خام و قابل مصرف (که نیازمند تغییر نیستند) و خام و غیر قابل مصرف و نیازمند به تغییر خلق نموده است ، در کتاب وحی نیز به همین صورت راهکارهای معنویش را در دو صورت خام و قابل مصرف بدون نیاز به تغییر و خام و غیر قابل مصرف و نیازمند به تغییر تنظیم نموده است. تا دین خدا با نیازهای ثابت و متغیر انسان همخوانی داشته باشد.

تعریف عصری کردن دین: هرگاه بتوانیم در هر عصری به تناسب فهم رایج، دین را به صورتی معرفی نماییم که پاسخگوی نیازهای جدید باشد و راهکارهای دینی نیز از قابلیت اجرایی در زمان معاصر برخوردار باشند‌، دین را به صورت عصری معرفی نموده‌ایم. در غیر این صورت زبان دین غیر قابل فهم خواهد بود و از لحاظ عملی نیز غیر قابل تطبیق خواهد بود.

دیدگاه‌های موجود درباره.ی عصری کردن دین عبارتند از:

۱. دیدگاه طرفداران تعریف عرفی از دین: کسانی که براساس تعریف‌شان از دین چنین می‌اندیشند که دین نمی‌تواند از لاک تاریخ‌مندی خارج شود و هرگز نمی‌توان بدون تغییر در مندرجات اساسی دین، پاسخگوی مقتضیات جدید شد. لذا ایشان معتقد به کمال دین نیستند و سعی می‌کنند با تکلف زیاد محتوای دین را در جهان جدید، توانمند نشان دهند. که البته این‌ها طرفدار تعریف عرفی از دین هستند. و قوانین قطعی علوم تجربی و انسانی را در زمره‌ی حوزه‌ای دیگر از دین محسوب نخواهند نمود. و کار این حوزه را به بشر می‌سپارند. و یا گاهی نسبت به این حوزه‌ی گسترده از زندگی انسان اهمال می‌نمایند. همچنان‌که این گروه در تاریخ اسلام، نسبت به محصولات علوم تجربی و انسانی بی‌اعتنایی نموده و امت اسلامی را در زمینه‌ی عمران و آبادانی زمین (که از وظایف اصلی مسلمین است) دچار عقب ماندگی نموده‌اند.

۲. طرفداران تعریف قرآنی از دین: که این‌ها با تجمیع دو حوزه‌ی مختلف از دین (علوم تجربی و انسانی – علوم وحیانی) کار هر حوزه را به حیطه‌ی خاص خود خواهند سپرد. و بر اساس نیازهای متغیر انسان، نسبت به پاسخگویی به آنها به منابع و معادن موجود در هر دو حوزه مراجعه نموده و محصولاتی جدید را در اختیار بشر قرار می‌دهند. که در این صورت، دین مقام پیشوایی خود را از دست نمی‌دهد و با مدیریت هر دو نوع از نیازهای بشر (ثابت – متغیر) بدون نیاز به تغییر مندرجات دین، نسبت به عصری کردنش در حوزه‌ی اندیشه و عمل اقدام می‌کند. که در این حالت هم پیشوایی دین را نگهداری می‌کند و هم عقل بشری را تعطیل نمی‌نماید. و با انضمام هر دو محصول (علوم تجربی و انسانی – علوم وحیانی) زندگی بشر را با بهترین صورت ممکن در هر عصری مدیریت می‌کند.

 

سؤال ۴) چرا در اغلب مساجد ما حتی در رمضان خبری از حضور جوانان و کودکان و زنان نیست، چرا این سه طیف، که به جامعه هدف دیگران مبدل شده اند، در گفتمان دینی معاصر مغفول مانده اند؟ به نظر شما اشکال از فرستندگان است یا گیرندگان یا گزینه سوم؟

به نظر بنده اشکال اساسی از جانب دعوتگران دینی است.اما مردم نیز با توجه به عدم رغبتشان به دینداری سهم بزرگی از این امر را بر عهده دارند. که در حد توان در ذیل به این امر خواهیم پرداخت.

این امر بر همگان واضح است که برای عرضه‌ی هر کالایی اعم از مادی و معنوی بایستی از بهترین روش‌های تبلیغاتی استفاده نمود. و در صورتی که هنوز برای عرضه‌ی کالایی خاص روش مطلوبی را نیافته‌ایم، بایستی فعلاً از تبلیغ آن خودداری نمود. زیرا به جای استقبال از آن بی‌اعتنایی نسبت بدان ایجاد می‌شود. و این امر به حدی مهم است که یکی از مخالفان بزرگ دین خدا (استالین) این را می‌گفت که برای حذف دین در میان انسان‌ها، نیازمند لشکرکشی نظامی نیستیم. بلکه تنها با دفاع نادرست از آن می‌توان آن را از صحنه‌ی زندگی انسان‌ها حذف نمود. لذا بایستی در این زمینه بسیار محتاط باشیم. برای توضیح بیشتر با اشاره به بعضی از قواعد قرآنی موضوع را بررسی خواهیم نمود:

۱. در ابتدا مهم‌ترین کار این است که از نظر علمی فهم دقیق و درستی از دین را کسب نماییم. و تا زمانی که در موضوعی به تخصص در آن نرسیده‌ایم، اظهار نظر ننماییم.

وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا [سوره الأسراء: آیه ۳۶] و (ای انسان) هرگز آنچه را که بدان علم و اطمینان نداری دنبال مکن که چشم و گوش و دل همه مسئولند.

۲. بعد از مرحله‌ی فهم، بایستی زندگی عملی خویش را بر اساس شناخت مذکور تنظیم کنیم.

 أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ [سوره البقره: آیه ۴۴] چگونه شما مردم را به نیکوکاری دستور می‌دهید و خود را فراموش می‌کنید و حال آنکه کتاب خدا را می‌خوانید، چرا اندیشه نمی‌کنید؟

۳. در این مرحله بایستی روش‌های دعوت اسلامی را در نزد کارشناسان و متخصصین تربیتی فراگیریم.

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره الأنبیاء: آیه ۷] و ما پیش از تو کسی را به رسالت نفرستادیم جز مردانی (پاک) را که به آنها (هم مانند تو) وحی می‌فرستادیم؛ شما اگر خود نمی‌دانید بروید و از اهل ذکر (و دانشمندان امت) سؤال کنید.

۴. به صورت مرتب روش‌های دعوت را برابر نیازهای انسان‌ها آپدیت و بروزرسانی کنیم.

قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۸] بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم.

ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [سوره النحل: آیه ۱۲۵] (ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن (وظیفه تو بیش از این نیست) که البته خدای تو (عاقبت حال) کسانی را که از راه او گمراه شده و آنان را که هدایت یافته‌اند بهتر می‌داند.

۵. باید این امر را دانست که نهایت کار داعی دین، این است که با محترم‌ترین و بهترین شیوه، دین خدا را به انسان‌ها ابلاغ نماید. و بعد از آن ، کار داعی در این رابطه خاتمه می یابد. و بدنبال آن بایستی انسان‌ها را در انتخاب یا عدم برگزیدن دین ، آزاد گذاشت. و هرگز نباید از اهرم‌های فشار برای پذیرش دین استفاده نمود.

قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ۖ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ ۖ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا ۚ وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ [سوره النور: آیه ۵۴] بگو که خدا را فرمان برید و رسول را اطاعت کنید. پس اگر اطاعت نکردید بر او بار رسالت اوست و بر شما بار تکلیف خویش است، و اگر او را اطاعت کنید هدایت (و سعادت) خواهید یافت، و بر رسول جز ابلاغ روشن رسالت تکلیفی نیست.

لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ [سوره الغاشیه: آیه ۲۲] تو مسلط و توانا بر (تبدیل کفر و ایمان) آنها نیستی.

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ ۖ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ [سوره ق: آیه ۴۵] ما به گفتار مردم (مغرض نادان) داناتریم و تو بر آن مردم، جبّار و مسلّط نیستی (تو رسول حقّی) پس آن کس را که از وعده عذاب قیامت من ترسان است به آیات قرآن متذکر ساز.

إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۖ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ [سوره الزمر: آیه ۴۱] (ای رسول) این کتاب الهی را ما به حقّ برای (هدایت) خلق بر تو فرستادیم، اینک هر که هدایت یافت نفع آن و هر که به گمراهی شتافت زیان آن بر شخص اوست و تو (پس از تبلیغ رسالت و اتمام حجّت) دیگر وکیل خلق و نگهبان امّت (از قهر حقّ) نخواهی بود.

۶. انسان‌ها نسبت به چیزی که از آن شناخت درستی ندارند ، یا به دلیل هوا پرستی نسبت بدان حساسیت دارند ، نسبت به آن عکس‌العمل نادرست و ظالمانه انجام می‌دهند. لذا در این مرحله بر داعی لازم است تا زمان مناسب، آزارهایشان را تحمل نماید.

يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَكَ ۖ إِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ [سوره لقمان: آیه ۱۷] ای فرزند عزیزم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و (بر این کار از مردم نادان) هر آزار بینی صبر پیش گیر، که این نشانه‌ای از عزم ثابت (مردم بلند همّت) در امور عالم است.

۷. مهم‌ترین راهکار دعوت دینی بر خودداری از خصوصیات نبوی در دعوتشان می‌باشد که در چهار اصل اساسی خلاصه می‌شود:

الف: مهرورزی نسبت به همه‌ی انسان‌ها اعم از خودی و غیر خودی بدون چشم داشت.

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ [سوره‌ الأنبیاء: آیه ۱۰۷] و (ای رسول) ما تو را نفرستادیم مگر آنکه رحمت برای اهل عالم باشی.

ب: احترام گذاشتن نسبت به انسان‌ها اعم از خودی و غیر خودی بدون عوض و چشم‌داشت.

 وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا [سوره الأسراء: آیه ۷۰] و محققا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.

ج: خدمت‌گذاری نسبت به انسان‌ها اعم از خودی و غیر خودی بدون چشم‌داشت.

وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا [سوره النساء: آیه ۷۵] چرا در راه خدا جهاد نمی‌کنید و در راه (آزادی) جمعی ناتوان از مرد و زن و کودک که (در مکه اسیر ظلم کفارند و) دائم می‌گویند: بار خدایا، ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آر و از جانب خود برای ما (بیچارگان) نگهدار و یاوری فرست.

لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ [سوره الحجر: آیه ۸۸] توبه این ناقابل متاع دنیوی که به طایفه‌ای از مردم کافر دادیم البته چشم مدوز و بر اینان اندوه مخور و اهل ایمان را زیر پر و بال خود گیر (و با کمال حسن خلق بپروران).

د: عفو و گذشت خطای انسان‌ها اعم از خودی و غیر خودی بدون عوض و چشم‌داشت.

فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ ۖ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ ۖ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۹۵] پس خدا دعاهای ایشان را اجابت کرد که البته من (که پروردگارم) عمل هیچ کس از مرد و زن را بی‌مزد نگذارم، زیرا شما از یکدیگرید (و همه در نظر من یکسانید)، پس آنان که از وطن خود هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون رانده شدند و در راه من رنج کشیدند و جهاد کرده و کشته شدند همانا بدیهای آنان را بپوشانم و آنها را به بهشتهایی درآورم که زیر درختانش نهرها جاری است. این پاداشی است از جانب خدا، و نزد خدا است پاداش نیکو.

۸. از لوازم دعوت دینی این است که غالب داعیان دینی نسبت به زندگی مادی خود و خانواده از کم‌ترین درجات برخوردار باشند. زیرا انسان داعی، به زمان زیادی برای دعوتش نیازمند است. البته در صورتی که بتوان به هر دو کار (کسب ثروت و کار دعوت) پرداخت، امر مطلوبی است. اما غالباً قابل جمع نیستند.

وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ ۚ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [سوره الحشر: آیه ۹] و هم آن جماعت انصار که پیش از (هجرت) مهاجرین (در مکّه به رسول ایمان آوردند و) مدینه را خانه ایمان گردانیدند و مهاجرین را که به سوی آنها آمدند دوست می‌دارند و در دل خود هیچ حاجتی (و حسد و بخلی) نسبت به آنچه (از غنائم بنی نضیر) که به آنها داده شد نمی‌یابند و هر چند به چیزی نیازمند باشند باز مهاجران را بر خویش مقدم می‌دارند (و جانشان به کلی از بخل و حسد و حرص دنیا پاک است) و هر کس را از خوی بخل و حرص دنیا نگاه دارند آنان به حقیقت رستگاران عالمند.

۹. داعی هرگز نباید در قبال تبلیغش از انسان‌ها چیزی را اعم از مادی و معنوی درخواست نماید.

اتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ [سوره یس: آیه ۲۱] از آنان که هیچ اجر و مزد رسالتی از شما نمی‌خواهند و خود (به راه حق) هدایت یافته‌اند پیروی کنید.

۱۰. دعوت انسان‌ها به دین خداوند، یکی از وظایف داعیان دینی است. لذا هرگز شایسته نیست در این رابطه بر مردم منت گذارند و از این طریق دچار ریا و عجب شوند.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ كَالَّذِي يُنْفِقُ مَالَهُ رِئَاءَ النَّاسِ وَلَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۖ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوَانٍ عَلَيْهِ تُرَابٌ فَأَصَابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْدًا ۖ لَا يَقْدِرُونَ عَلَىٰ شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ [سوره البقره: آیه ۲۶۴] ای اهل ایمان، صدقات خود را به سبب منّت و آزار تباه نسازید مانند آن که مال خود را از روی ریا (برای جلب توجه دیگران) انفاق کند و ایمان به خدا و روز قیامت ندارد؛ مثل این ریاکاران بدان ماند که دانه را (به جای آنکه در زمین قابلی افشانند) بر روی سنگ صاف غبار گرفته‌ای ریزند و تند بارانی غبار آن بشوید و آن سنگ را همان طور صاف و بی‌گیاه به جای گذارد، که نتوانند هیچ حاصلی از آن به دست آورند. و خداوند گروه کافران را راه (سعادت) ننماید.

۱۱. اساس دعوت اسلامی را باید بر تبیین قرآن بنا نمود نه روایات پالایش نشده از صافی قرآن؛ و در صورتی می‌توان به روایات استناد نمود که از منظر قرآن تأیید شوند. در غیر این‌صورت دعوت اسلامی نتیجه‌ی معکوس خواهد داد. همچنان‌که در عالم واقع، امت اسلامی گرفتار این آفت عظیم شده‌اند.

فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا [سوره الفرقان: آیه ۵۲] پس تو هرگز تابع کافران مباش و با آنها چنان که مخالفت قرآن و دین حق کنند سخت جهاد و کارزار کن.

كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ [سوره البقره: آیه ۱۵۱] چنانکه در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت می‌کند و نفوس شما را (از پلیدی جهل) پاک و منزّه می‌گرداند و به شما تعلیم کتاب و حکمت می‌دهد و آنچه را نمی‌دانید به شما می‌آموزد.

۱۲. باید داعیان دینی به صورت جمعی در ارتباط با راهکارهای دعوت دینی و آسیب شناسی آن با همدیگر مشاوره نمایند.

وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ [سوره الشوری: آیه ۳۸] و آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام می‌دهند و از آنچه روزی آنها کردیم (به فقیران) انفاق می‌کنند.

در نهایت می‌توان این را گفت که دعوت دینی بر سه اصل مهم استوار است:

۱. داشتن فهم صحیح و دقیق از دین خدا

۲. داشتن تعهد عملی نسبت به دین در تمام مقاطع زندگی

۳. فراگیری بهترین راهکارهای تبلیغ دینی در نزد کارشناسان تربیتی

بنابراین یکی از دلایل اصلی عدم اقبال انسان‌ها به دین خدا این است که دین خدا را از شبهه داعیان (کسانی که تنها مدعی دعوت هستند و گفتار و عملشان با هم مطابقت ندارد) دریافت می‌کنند، نه از داعیان حقیقی دین.

البته این را نیز باید خاطر نشان نمود که حتی در صورت وجود داعیان حقیقی دین نیز باز عده‌ی کثیری از انسان‌ها به خاطر پیروی از هوا و هوس ، دین خدا را نمی‌پذیرند. پس برای اصلاح دعوت اسلامی بایستی هم داعیان حقیقی را تربیت نمود و هم به انسان‌ها نیز حق انتخاب را داد. و البته مردم نیز در رابطه با عدم پذیرش دین خدا قسمت زیادی از تقصیرات را بر عهده دارند. و همه‌ی کم کاریها بر عهده‌ی داعیان دینی نیست.

 

سؤال ۵ ) اگر شما صاحب مسجد و محراب بودید، رمضان مردم، را با چه برنامه هایی زینت می بخشیدید؟ و در سخنرانی هایت به چه موضوعاتی می پرداختی؟ و دست به چه ابتکاراتی می زدید تا مسجدتان جذاب تر شود؟

اقدامات مورد نیاز بایستی در دو زمینه صورت گیرند :

۱. در کنار تلاشهای شخصی خویش از کارشناسان متخصص و متعهد دینی دعوت بعمل آورده و از ایشان درخواست خواهم نمود که در زمینه ی اثبات توانایی دین برای تامین آسایش و آرامش انسان در دنیا و آخرت بحثهای منظمی را در مقایسه با اندیشه های بشری و اثبات ناتوانیشان در همه ی ایام سال(نه فقط در رمضان و بصورت فصلی) ارائه دهند و بصورت روزانه و آپدیت به شبهات موجود پاسخ دهند. تا در زمینه ی بینش توانمند دینی خلائی احساس نشود.

۲. در زمینه ی کم کردن دردها و رنجهای مردم از جمله فقرا اقدام به تاسیس مراکز حمایتی می نمودم تا جایگاه مفید و منحصر بفرد دین در زندگی بشر بیشتر ملموس شود.

در نهایت برنامه ها بایستی در قالب امورات زیر انجام شوند :

۱. تشکیل جلسات مستمر پرسش و پاسخ برای عموم مردم و جوانان بصورت خاص

۲. تشکیل کلوپهای ورزشی برای جوانان

۳. تشکیل کلوپهای موسیقی سالم برای جوانان

۴. تشکیل اردوهای تفریحی برای جوانان

در اینجا لازم است که اشاره ای به شیوه‌ی دعوت قرآنی بشود تا در زمینه موضوع درخواستی ما را یاری دهد.

بر ما لازم است که همیشه خواهان ایجاد تعادل در میان اندیشه‌هایی باشیم که تک ساحتی نیستند و دو قطبی هستند.

براساس قرآن این را باید بدانیم که باید در امور دو قطبی به صورت متعادل به هر دو جنبه به صورت متعادل پرداخت و هرگز نباید به خاطر اهمیت یکی از آنها قطب دیگر را بی‌اهمیت و کم اهمیت جلوه دهیم.

قضیه‌ی دعوت دینی نیز تا پایان عمر انسان در زمین به صورت متعادل به دو فاکتور اساسی نیازمند است:

۱. معرفی عالمانه، مقایسه‌ای و عصری دین و توانایی‌های منحصر به فردش در اداره‌ی سعادت‌بخش مادی و معنوی زندگی انسان در دنیا و آخرت؛ که این فایل باید تا پایان عمر انسان در دنیا به صورت آپدیت و به روز، باز باشد و حفظ آن بر ما لازم است. خصوصاً وجود این امر در زمینه‌ی دفع شبهات جدید بسیار حیاتی است. تا بدین وسیله پویایی و توانایی دین همچنان باقی بماند.

۲. در کنار معرفی گفتاری و نوشتاری دین بر همه‌ی ما لازم است که الگوی عملی موفقی را با اجرای فرامین خداوند در همه‌ی شئونات زندگی به دیگران ارائه دهیم، تا برتری و توفیق دین بر اندیشه‌های بشری را عملیاتی کنیم. خصوصاً باید در زمینه‌ی عمران و آبادانی زمین و اجرای پروژه‌ی اخوت جهانی اسلام عملاً بکوشیم.

اشکال اصلی کار ما این است که گاهی چنان به معرفی تئوری دین مشغول می‌شویم که انگار وظیفه‌ی دیگری (عملی کردن دین) جز این نداریم. و گاهی نیز چنان عملگرا می‌شویم که کار تبیین عصری دین را کم اهمیت جلوه می‌دهیم. در حالی که قرآن هر دو کار را به صورت همزمان از ما خواسته است. به گونه‌ای که پرداختن به یکی از آنها نباید ما را از پردازش دیگری غافل گرداند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ  وَالْعَصْرِ  إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ  إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ [سوره العصر] به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی  سوگند به عصر [ظهور پیامبر اسلام]  [که] بی تردید انسان در زیان کاری بزرگی است؛  مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند و یکدیگر را به حق توصیه نموده و به شکیبایی سفارش کرده اند.

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره النحل : آیه ۹۷] هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آرد ما او را به زندگانی خوش و با سعادت زنده ابد می‌گردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که می‌کردند به آنان عطا می‌کنیم.

بنابراین بر همگان واضح است که انجام هر دو فاکتور به صورت همزمان قابل جمع هستند. و شایسته است هر دو امر را به صورت همسان فراموش نکنیم و به قول قرآن باید نظام قسط را رعایت کنیم و حق کامل هر دو را کاملا پرداخت کنیم. تنها در این صورت است که حق دعوت دینی را کاملا رعایت نموده‌ایم و کار ما در زمره‌ی دعوتگری دینی محسوب می‌شود.

ضمنا برای تعامل درست با چالش‌های دنیای معاصر لازم است نکاتی بشرح زیر عرض شود.

۱. رسالت اصلی دین خدا تأمین سعادت مادی و معنوی انسان در دنیا و آخرت می‌باشد.

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ [سوره النحل: آیه ۹۷] هر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آرد ما او را به زندگانی خوش و با سعادت زنده ابد می‌گردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که می‌کردند به آنان عطا می‌کنیم.

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ [سوره الحدید: آیه ۲۵] همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند، و آهن (و دیگر فلزات) را که در آن هم سختی (جنگ و کارزار) و هم منافع بسیار بر مردم است (نیز برای حفظ عدالت) آفریدیم، و تا معلوم شود که خدا و رسلش را با ایمان قلبی که یاری خواهد کرد؟ (هر چند) که خدا بسیار قوی و مقتدر (و از یاری خلق بی‌نیاز) است.

لذا بایستی پروژه‌ی سعادت در قرآن را به صورت استدلالی به انسان‌ها معرفی نمود.

۲. دین خدا در وحی الهی، هرگز به عنوان مزاحم زندگی مطلوب انسان مطرح نشده است.

مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا [سوره النساء: آیه ۱۳۴] هر که ثواب و نعمت دنیا را طالب است (از خدا بخواهد که) ثواب دنیا و آخرت نزد خداست، و خدا شنوا و بیناست.

مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا [سوره طه: آیه ۱۲۳] هر که ثواب و نعمت دنیا را طالب است (از خدا بخواهد که) ثواب دنیا و آخرت نزد خداست، و خدا شنوا و بیناست.

۳. خداوند، جهان آفرینش را برای بهره‌وری انسان خلق نموده است.

هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ ۚ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [سوره البقره: آیه ۲۹] او خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرد، و پس از آن به خلقت آسمانها نظر گماشت و هفت آسمان را بر فراز یکدیگر برافراشت و او به همه چیز داناست.

أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً ۗ وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ [سوره لقمان: آیه ۲۰] آیا شما مردم به حسّ مشاهده نمی‌کنید که خدا انواع موجوداتی که در آسمانها و زمین است برای شما مسخّر کرده و نعمت‌های ظاهر و باطن خود را برای شما فراوان فرموده؟ و (با وجود این) برخی از مردم از روی جهل و گمراهی و بی‌خبری از کتاب روشن (حق) در (دین) خدای متعال مجادله می‌کنند.

۴. خداوند، دارای کمال مطلق می‌باشد و نیازی به عبادت بندگان و جهان آفرینش ندارد.

 يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ [سوره الفاطر: آیه ۱۵] ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بی‌نیاز و غنیّ بالذّات و ستوده صفات است.

وَمَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ [سوره العنکبوت: آیه ۶] و هر که (در راه ایمان) جهد و کوشش کند به سود خود کند که خدا از (طاعت و عبادت) عالمیان البته بی‌نیاز است.

۵. خداوند، دینش را بر اساس علم، حکمت و رحمت بی‌نهایت بنا نموده است. لذا دین خدا کاملاً تخصصی است. و غیر قابل اعتراض منطقی است.

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره البقره: آیه ۲۱۶] حکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.

قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ [سوره یس: آیه ۷۹] بگو: آن خدایی زنده می‌کند که اول بار آنها را ایجاد کرد و او به هر آفریده‌ای داناست.

بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَكُنْ لَهُ صَاحِبَةٌ ۖ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [سوره الأنعام: آیه ۱۰۱] اوست پدید آرنده آسمانها و زمین، چگونه وی را فرزندی تواند بود در حالی که او را جفتی نیست؟! و او همه چیز را آفریده و به همه چیز داناست.

 وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَٰذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ ۚ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاءُ ۖ وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ ۚ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُمْ بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ [سوره الأعراف: آیه ۱۵۶] و سرنوشت ما را هم در این دنیا و هم در عالم آخرت نیکویی و ثواب مقدر فرما، که ما به سوی تو بازگشته‌ایم. خدا فرمود: عذابم را به هر که خواهم رسانم، و رحمت من همه موجودات را فرا گرفته و البته آن را برای آنان که راه تقوا پیش گیرند و زکات می‌دهند و به آیات ما می‌گروند حتم و لازم خواهم کرد.

۶. با وجود اینکه دین خدا، حکیمانه و کاملاً تخصصی است؛ خداوند به انسان‌ها اجازه داده است که در پذیرش یا عدم قبول آن کاملاً آزاد باشند. زیرا انسان دارای علم و اراده می‌باشد.

لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ [سوره البقره: آیه ۲۵۶] کار دین به اجبار نیست، تحقیقا راه هدایت و ضلالت بر همه کس روشن گردیده، پس هر که از راه کفر و سرکشی دیو رهزن برگردد و به راه ایمان به خدا گراید بی‌گمان به رشته محکم و استواری چنگ زده که هرگز نخواهد گسست، و خداوند (به هر چه خلق گویند و کنند) شنوا و داناست.

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا [سوره الأنسان: آیه ۳] ما به حقیقت راه (حق و باطل) را به او نمودیم حال خواهد (هدایت پذیرد و) شکر (این نعمت) گوید و خواهد (آن نعمت را) کفران کند.

۷. انسان‌ها بعد از اتمام حجت و روشنگری دین خدا در سه دسته قرار می‌گیرند:

الف) مؤمنین:

که آزادانه دین خدا را بر می‌گزینند و نحوه‌ی زندگیشان را بر اساس آن تنظیم می‌کنند.

رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ [سوره آل‌عمران: آیه ۵۳] پروردگارا ما به کتابی که فرستادی ایمان آورده و از رسول تو پیروی کردیم، نام ما را در صحیفه اهل یقین ثبت فرما.

ب) کافرین:

کسانی که آن را نمی‌پذیرند و در مقابل آن می‌ایستند (کافران حربی و جنگجو) و یا با وجود عدم پذیرش آن به صورت مسالمت‌آمیز با مسلمانان زندگی می‌کنند.

لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ  إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ [سوره الممتحنه: آیات ۸ و ۹] خدا شما را از آنان که با شما در دین قتال و دشمنی نکرده و شما را از دیارتان بیرون ننمودند نهی نمی‌کند که با آنان نیکی کنید و به عدالت و انصاف رفتار نمایید، که خدا مردم با عدل و داد را بسیار دوست می‌دارد.  و تنها شما را از دوستی کسانی نهی می‌کند که در دین با شما قتال کرده و از وطنتان بیرون کردند و بر بیرون کردن شما همدست شدند، زنهار آنها را دوست نگیرید و کسانی که با آنان دوستی و یاوری کنند ایشان به حقیقت ظالم و ستمکارند.

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ [سوره البقره: آیه ۶] (ای رسول ما) کافران را یکسان است که ایشان را بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد.

ج) منافقین:

کسانی که دین را نمی‌پذیرند با این وجود وضعیت واقعی خود را از مسلمانان مخفی می‌کنند و تظاهر به دینداری می‌کنند.

إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ [سوره المنافقون: آیه ۱] (ای رسول ما) چون منافقان ریاکار نزد تو آیند گویند که ما به یقین و حقیقت گواهی می‌دهیم که تو رسول خدایی؛ و خدا می‌داند که تو رسول اویی و خدا هم گواهی می‌دهد که منافقان سخن دروغ می‌گویند.

إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَىٰ يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا [سوره النساء: آیه ۱۴۲] همانا منافقان با خدا مکر و حیله می‌کنند و خدا نیز با آنان مکر می‌کند، و چون به نماز آیند با حال بی‌میلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند.

۸. کسانی که با وجود مصرف نهایت تلاش در راستای کشف حقیقت هنوز موفق به شناخت دین خدا نشده‌اند، دچار عذاب خداوند نمی‌شوند.

مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا [سوره الأسراء: آیه ۱۵] هر کس راه هدایت یافت تنها به نفع و سعادت خود یافته، و هر که به گمراهی شتافت آن هم به زیان و شقاوت خود شتافته، و هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نگیرد، و ما تا رسول نفرستیم (و بر خلق اتمام حجّت نکنیم) هرگز کسی را عذاب نخواهیم کرد.

۹. دین خدا شامل دو حوزه‌ی مجزاست:

الف: قضایای قطعی و اثبات شده‌ی وحی و متعلقات.

قُلْ لَا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلَا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۚ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ [سوره الأنعام: آیه ۵۰] -بگو: من شما را نمی‌گویم که گنج‌های خدا نزد من است و نه آنکه از غیب (الهی) آگاهم و نمی‌گویم که من فرشته‌ام، من پیروی نمی‌کنم جز آنچه را که به من وحی می‌رسد. بگو: آیا کور و بینا برابرند؟ آیا فکر و اندیشه نمی‌کنید؟

ب: قضایای قطعی و اثبات شده‌ی علوم تجربی و انسانی.

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره النحل: آیه ۴۳] و ما پیش از تو غیر رجال مؤیّد به وحی خود کسی را به رسالت نفرستادیم، پس اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (یعنی علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید.

قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ [سوره الأنعام: آیه ۱۶۲] بگو: همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است.

البته حقانیت این قضیه در کتاب رویارویی دین با چالش‌های معاصر، اثر محمد حامدی در قالب ارائه‌ی ۲۲ دلیل عقلی و نقلی اثبات شده است.

۱۰. تنها در زمانی که هر دو حوزه‌ی دین در کنار یکدیگر قرار بگیرند، می‌توان مدعی حضور دین در زندگی بشر بود. در غیر این صورت دین به صورت ناقص و یک جانبه (حضور یکی از حوزه‌های دوگانه‌ی دین و عدم حضور حوزه‌ی دیگر دین) ارائه خواهد شد. و اتمام حجت کافی بر انسان‌ها صورت نمی‌گیرد.

وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ [سوره الزخرف: آیه ۸۴] و آن ذات یگانه است که در آسمان و زمین (و در همه عوالم نامتناهی) او خداست و هم او (به نظام کامل آفرینش) به حقیقت با حکمت و داناست.

۱۱. در وحی الهی چنین مقرر شده که اصل دین در قرآن بیان شود و نقش پیامبر در رسالتش تبیین آیات قرآن است نه ایجاد کننده‌ی دینی دیگر در مقابل قرآن. بنابراین چون خداوند متعهد حفظ روایات نشده است، از جانب دوستان نادان و دشمنان دانا روایات زیادی بدون احراز صحت از قرآن ایجاد شده است. که برای تعیین صحت و سقمشان لازم است از جانب متخصصین دینی از صافی قرآن عبور داده شوند و پالایش و پیرایش شوند. و از این طریق وضعیتشان مشخص شود. در غیر این صورت نمی‌توان آنها را به عنوان حدیث مقبول پذیرفت.

بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ ۗ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ [سوره النحل: آیه ۴۴] (ما هر رسولی را) با معجزات و کتب و آیات وحی فرستادیم و بر تو این ذکر (یعنی قرآن) را نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به آنان فرستاده شده بیان کنی و برای آنکه عقل و فکرت کار بندند.

۱۲. دینداری در اطاعت از خدا و رسول و اولی الامر و متخصصین حوزه‌های مختلف زندگی انسان خلاصه می‌شود. پس ما به هر سه منبع مذکور به صورت همسان نیازمندیم. اما ترتیب اولویت اهمیت آنها (قرآن – سنت نبوی – اولی الامر و متخصصین) را هرگز نباید فراموش نماییم. و آن یعنی اینکه باید پیامبر و اولی الامر بر اساس قرآن کار کنند نه بر خلاف آن.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا [سوره النساء: آیه ۵۹] ای اهل ایمان، فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) که از خود شما هستند اطاعت کنید، پس اگر در چیزی کار به نزاع کشد آن را به حکم خدا و رسول بازگردانید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار برای شما بهتر و خوش‌عاقبت‌تر خواهد بود.

۱۳. میراث اسلامی مسلمانان را می‌توان در دو دسته قرار داد:

الف) منابعی که ترتیب اولویت موجود در آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی نساء را رعایت نموده و محصولات فکریشان حاوی حضور هر دو حوزه‌ی دین (علوم تجربی و انسانی – علوم وحیانی) می‌باشد. لذا چنین محصول مبارکی مقبول، عادلانه، قابل دفاع و قابل قبول است. که تداوم عصری این روند بایستی تا پایان عمر بشر بر روی زمین ادامه یابد. که به این کار مبارک، عصری کردن دین گفته می‌شود.

وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ  الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ [سوره الزمر: آیات ۱۷ و ۱۸] و آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه باز گشتند آنها را بشارت و مژده رحمت است، (ای رسول) تو هم بندگان مرا (به لطف و رحمت من) بشارت آر.  آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند.

ب) منابعی که بر خلاف روند جاری در آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی نساء نوشته شده‌اند. و روایات پالایش نشده از طریق قرآن را به عنوان اصل دین معرفی نموده و قرآن و متخصصین را در حاشیه قرار می‌دهند. که این گونه منابع، غیرعادلانه، غیرمعقول و غیرقابل قبول هستند. و این را می‌توان گفت که قریب به اتفاق معترضین بر دین خدا به خاطر چنین اندیشه‌های نادرستی از دین و دینداری گریزان شده‌اند.

وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا [سوره الفرقان: آیه ۳۰] در آن روز رسول (به شکوه از امت در پیشگاه رب العزّه) عرض کند: بارالها (تو آگاهی که) امّت من این قرآن را به کلّی متروک و رها کردند.

وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا [سوره الأسراء: آیه ۳۶] و (ای انسان) هرگز آنچه را که بدان علم و اطمینان نداری دنبال مکن که چشم و گوش و دل همه مسئولند.

۱۴. چون همه‌ی میراث اسلامی مسلمانان براساس آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی نساء تنظیم نشده و غالباً غیرعادلانه، غیرمعقول و ناتوان جلوه داده شده ، نمی‌توان همه‌ی بی‌باوران را به خاطر ترک دینداری سرزنش نمود. زیرا ممکن است دلیل اصلی بی‌اعتمادیشان به دین خدا، معرفی دین خدا بر خلاف روند جاری در آیه‌ی ۵۹ سوره‌ی نساء باشد. لذا دین خدا را برای تأمین سعادت بشر ناتوان دیده‌ و بدین خاطر آن را نمی‌پذیرند. هر چند توصیه‌ی ما به این گروه این است که برای شناخت صحیح دین خدا بایستی به منابع دسته‌ی اول مراجعه کنند. که عادلانه و قانع کننده هستند.

قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ ۚ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي ۖ وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ [سوره یوسف: آیه ۱۰۸] بگو: طریقه من و پیروانم همین است که خلق را به خدا با بینایی و بصیرت دعوت کنیم، و خدا را از شرک و شریک منزه دانم و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورم.

ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [سوره النحل: آیه ۱۲۵] (ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن (وظیفه تو بیش از این نیست) که البته خدای تو (عاقبت حال) کسانی را که از راه او گمراه شده و آنان را که هدایت یافته‌اند بهتر می‌داند.

۱۵. برای معرفی آگاهانه، عادلانه و معقول دین خدا لازم است همه‌ی کارشناسان حوزه‌های دو گانه‌ی دین به صورت جمعی و شورایی نسبت به دفع شبهات موجود اقدام نمایند. تا از این طریق غبار بی‌اعتمادی و ناتوانی از دین خدا برچیده شود و توانایی دین خدا برای ایجاد سعادت مادی و معنوی بشر در دو جهان اثبات شود.

وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ [سوره الشوری: آیه ۳۸] و آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام می‌دهند و از آنچه روزی آنها کردیم (به فقیران) انفاق می‌کنند.

وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَىٰ ۚ فَبَشِّرْ عِبَادِ  الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ [سوره الزمر: آیات ۱۷ و ۱۸] و آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه باز گشتند آنها را بشارت و مژده رحمت است، (ای رسول) تو هم بندگان مرا (به لطف و رحمت من) بشارت آر.  آن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند.

۱۶. برای اجرای نصوص موجود در قرآن و سنت صحیح نبوی لازم است شرایط اجتماعی موجود را دقیقاً ارزیابی نمود و در صورت کسب صلاحیت لازم، آن را اجرا نمود. در غیر این‌صورت اجرای نصوص شرعی، غیر عادلانه، غیر مقبول و غیرمعقول جلوه داده می‌شوند. مانند زمانی که حضرت عمر، بریدن دست دزد را در زمان وجود فقر عمومی اجرا ننمود. و ظاهراً اجرای نصی قاطع از قرآن را به صورت موقت تعطیل نمود. و بزرگان صحابه نیز به خاطر این کار بر ایشان اعتراض ننمودند.

لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ ۗ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا ۚ رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ ۖ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا ۚ أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ [سوره البقره: آیه ۲۸۶] خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او، نیکیهای هر کس به سود او و بدیهایش نیز به زیان خود اوست. پروردگارا، ما را بر آنچه به فراموشی یا به خطا کرده‌ایم مؤاخذه مکن. بار پروردگارا، تکلیف گران و طاقت فرسا که بر پیشینیان ما نهاده‌ای بر ما مگذار. پروردگارا، بار تکلیفی فوق طاقت ما بر دوش ما منه، و بیامرز و ببخش گناه ما را، و بر ما رحمت فرما، تنها آقای ما و یاور ما تویی، پس ما را بر گروه کافران یاری فرما.

۱۷. دینداری غالباً در دو حالت مختلف اجرا می‌شود:

الف) دینداری حداقلی:

که انسان مسلمان در این حالت، تنها به اجرای احکام واجب اکتفا می‌کند.و در زمینه‌ی حیات انسانی فراتر از قانون عمل نمی‌کند. که این دسته از مسلمانان در قرآن به نام اصحاب الیمین معرفی شده اند.

وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا [سوره الأسراء: آیه ۳۳] و هرگز نفس محترمی که خدا قتلش را حرام کرده مکشید مگر آنکه به حکم حق مستحق قتل شود، و کسی که خونش به مظلومی و ناحق ریخته شود ما به ولیّ او حکومت و تسلط (بر قاتل) دادیم پس (در مقام انتقام) آن ولی در قتل و خونریزی اسراف نکند که او از جانب ما مؤید و منصور خواهد بود.

ب) دینداری حداکثری:

که این گونه از مؤمنین در ضمن اجرای احکام، وارد فاز اخلاق می‌شوند. و پیامبرگونه با انسان‌ها رفتار می‌کنند.

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا [سوره اﻷحزاب: آیه ۲۱] البته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.

وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ [سوره القلم: آیه ۴] و در حقیقت تو به نیکو خلقی عظیم آراسته‌ای.

حدیث از پیامبر اسلام (ص): «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق»

من برای تکمیل کمالات اخلاقی مبعوث شده‌ام

۱۸. مبلغین دینی بایستی معارف وحیانی خویش را به صورت عصری آپدیت و به روز رسانی کنند. تا اجتهاداتشان به صورت زمانی و مکانی با نیازمندی‌های انسان معاصر هماهنگ شود. و هرگز شایسته نیست که باب اجتهاد را در پیروی از علمای گذشته برای همیشه مسدود نمود. چون ایشان برای مقتضیات عصر خویش اجتهاد نموده‌اند نه برای همه‌ی اعصار.

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره الأنبیاء: آیه ۷] و ما پیش از تو کسی را به رسالت نفرستادیم جز مردانی (پاک) را که به آنها (هم مانند تو) وحی می‌فرستادیم؛ شما اگر خود نمی‌دانید بروید و از اهل ذکر (و دانشمندان امت) سؤال کنید.

۱۹. مبلغین دینی بایستی براساس استعدادات مختلفشان نسبت به پاسخ به شبهات موجود اقدام کنند. و هرگز شایسته نیست هر مبلغی در همه‌ی زمینه‌ها پاسخگو باشد. بلکه بایستی بر اساس علایق و استعدادات آنها تقسیم کار صورت گیرد. که در صورت انجام این کار به صورت همگانی می‌توان نسبت به شبهه‌زدایی از دین امیدوار بود.

 إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا [سوره النساء: آیه ۵۸] همانا خدا به شما امر می‌کند که امانتها را به صاحبانش باز دهید و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید. همانا خدا شما را پند نیکو می‌دهد، که خدا شنوا و بیناست.

۲۰. برای پاسخ به شبهات دینی، خصوصاً احکام شرعی لازم است علمای هر دو دسته از حوزه‌های دین (علمای حوزه‌ی علوم تجربی و انسانی و علمای حوزه‌ی علوم وحیانی) به صورت شورایی و در کنار یکدیگر نسبت به پاسخگویی به شبهات موجود اقدام کنند. در غیر این صورت پاسخ‌ها ناقص خواهند بود.

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۖ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره الأنبیاء: آیه ۷] و ما پیش از تو کسی را به رسالت نفرستادیم جز مردانی (پاک) را که به آنها (هم مانند تو) وحی می‌فرستادیم؛ شما اگر خود نمی‌دانید بروید و از اهل ذکر (و دانشمندان امت) سؤال کنید.

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره النحل: آیه ۴۳] و ما پیش از تو غیر رجال مؤیّد به وحی خود کسی را به رسالت نفرستادیم، پس اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (یعنی علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید.

۲۱. در وضعیت کنونی جهان اسلام لازم است که نسبت به اعتراضات صادره از بی‌باوران خصوصاً تحصیل کردگان با ملایمت تعامل نمود. و هرگز شایسته نیست با آنها از طریق خشم و ترور شخصیتی برخورد نمود. زیرا دینی که به آنها معرفی شده، غالباً ناتوان، ناقص و غیرعادلانه بوده است.

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ [سوره آل‌عمران: آیه ۱۵۹] به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد.

۲۲. برای اقناع افرادی که هنوز از ایمان محکمی برخوردار نیستند، لازم است در حد توان نسبت به بیان فلسفه‌ی احکام دینی اقدام شود. در غیر این صورت شفاف سازی و اعتماد سازی لازم نسبت به دین خدا صورت نخواهد گرفت.

اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ ۖ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ ۗ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ [سوره العنکبوت: آیه ۴۵] (ای رسول ما) آنچه را که از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی شد (بر خلق) تلاوت کن و نماز را (که بزرگ عبادت خداست) به جای آر، که همانا نماز است که (اهل نماز را) از هر کار زشت و منکر باز می‌دارد و همانا ذکر خدا بزرگتر (و برتر از حدّ اندیشه خلق) است، و خدا به هر چه (برای خشنودی او و به یاد او) کنید آگاه است.
 

سؤال ۶ ) اگر امامان جمعه از شما استاد عزیز بخواهند چهار موضوع جهت خطبه های جمعه چهارگانه رمضان امسال، برایشان مشخص کنید آن موضوعات کدامند، خطبه اول، خطبه دوم، خطبه سوم و خطبه چهارم.؟

موضوعات درخواستی به نظر بنده عبارتند از :

۱. جایگاه دین خدا در زمینه ی تامین سعادت مادی و معنوی بشر در دنیا و آخرت در مقایسه با مکاتب بشری

۲. جایگاه انسان در جهان آفرینش در قرآن و مکاتب بشری

۳. مکانیسم اخوت ، وحدت و اتحاد مومنین در قرآن و سنت

۴. پاسخ به شبهات موجود در شبکه های اجتماعی در زمینه ی امکان تحقق حکومت اسلامی در جهان معاصر

 

سؤال ۷)  چه برنامه های رمضانی را برای خانواده های مسلمان پیشنهاد می کنید! چگونه و با کدام زبان به دختر و پسر جوانمان بگوییم روزه بگیرد و قرآن تلاوت کند و شب بیدار بماند؟

قبل از پرداختن به برنامه های خاص در رمضان برای خانواده های مسلمان لازم است که به این امر مهم اشاره نمود که تا زمانی که اعضای خانواده های مسلمانان از جمله نسل جوان اعم از دختران و پسران شناختی جامع و مانع و قانع کننده از دین در مقایسه با مکاتب بشری دریافت ننمایند و نسبت به شبهات و سوالاتشان پاسخهای قانع کننده را کسب نکنند ، هرگز با طیب خاطر و احساس نیاز نسبت به قوی ترین برنامه ها رغبتی را نشان نخواهند.

البته زبان خاص مورد نیاز در این مجال همان زبان محاوره ای جوانان است که در پاسخ به سوالات قبلی تا حدودی بیان شد. که همان آشنایی با موضوع عصری کردن دین با زبان روز است.

در ضمن بخاطر مشغول شدن مسلمانان خصوصا متولیان دینی به ذهن گرایی و غربت شدید عمل گرایی در میان مسلمین هنوز نسل جوان از اسلام و مسلمانان خیری را ندیده اند تا بخاطر نقش پر رنگ دین در سعادت مادی و معنویشان بدان عنایت خاصی را بنمایند.

بنابراین با توجه به مطالب قبلی لازم است که قبل از پرداختن به برنامه های مخصوص رمضان ، نسبت به آسیب شناسی فکری و عملی مسلمانان اقدامات جدی و کارشناسانه را صورت داد و از لحاظ عملی نیز نسبت به حل مشکلات مادی و معنویشان از جانب مسلمانان خصوصا متولیان دینی در حد امکان اقدامات چشمگیری انجام گیرد. تا با تحقق این دو امر مهم در اندیشه ی تنظیم برنامه های خاص رمضان بود.

بهر حال با این تقریض کوتاه می توان برنامه هایی را بشرح زیر برای خانواده های مسلمان ترتیب داد :

۱. تشویق آنها برای شرکت نمودن در نمازهای جماعت در مساجد

۲. تشکیل جلسات پرسش و پاسخ برای آنها با مدیریت کارشناسان مجرب دینی

۳. تشویق آنها به شرکت نمودن در مراسم قرائت جمعی قرآن در مساجد

۴. تشویق آنها به شرکت نمودن در زمینه ی خدمت رسانی به نیازمندان در مراکز حمایتی و اینجیئوها

۵. تشکیل مسابقات کتاب خوانی

۶. تشویق آنها به شرکت نمودن در نمازهای تراویح در مساجد

۷. تشویق جدی آنها به اقدام نمودن به شرکت در مراسم احیا و شب زنده داری شبهای قدر در مساجدی که مراسمات هدف داری در آنها اجرا می شوند.

۸. تشویق نمودن آنها به زیارت قبور بصورت مشروع

۹. تشویق نمودن آنها به عیادت از بیماران ، خصوصا بیماران سرطانی و لاعلاج

۱۰. تشویق نمودن آنها به بجا آوردن صله ی رحم در میان خویشاوندان

۱۱. اقدام نمودن برای رفع اختلافات مسلمانان و ایجاد صلح و آشتی در میان آنها

۱۲. تشویق نمودن آنها به قرائت قرآن همراه با تفکر در معانی آنها در حد امکان بصورت روزانه

۱۳. دیدن فیلمهای آموزنده بصورت جمعی

 

سؤال ۸) ضمن تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، سخن پایانی شما و درد دل شما استاد عزیز را می شنویم

بسیار ممنونم از لطف شما که این فرصت مفید را در اختیار بنده گذاشتید تا در ضمن پاسخهایم به سوالات شما عزیزان درد دلهایم را نیز با شما بزرگواران و مسلمانان عزیز ابراز کنم.

نهایتا در صورتی که پاسخهایم در حد انتظار شما عزیزان و مسلمانان فهیم نبود، پوزش می طلبم. خصوصا بخاطر تفصیل و طولانی شدن پاسخهایم صمیمانه از شما بزرگواران طلب بخشش می کنم. و از خداوند منان خواهانم که همه ی ما را با دین سعادت بخش خویش آشنا نموده و توفیق عمل جامع را به ما عنایت فرماید.آمین.

سخن پایانیم را در مورد رمضان مورد نظر قرآنی به اتمام می رسانم. زیرا موضوع مصاحبه در این راستا بود. امید است که این موضوع هم برای بنده و هم برای شما عزیزان مفید واقع شده و خداوند رحمان این هدیه ی ناقص را از ما بپذیرد.آمین.

در میان افراد بشر چنین مرسوم است که برای انجام مسئولیت‌های خاص، داشتن آمادگی قبلی از اهم امور است. و بدون تحقق این امر نمی‌توان رسالت محوله را با موفقیت به انجام رساند. لذا برای دادن پاسخ شایسته به سوال مورد نظر در ابتدا لازم است نسبت به رسالت و مسئولیت انسان در حیات دنیا به صورت خلاصه، نکاتی را بیان کنیم تا از این طریق، یافتن جواب سوال، آسان شود.

انسان بر اساس دیدگاه قرآن دارای تفاوت‌ها، اهداف و رسالاتی خاص به شرح زیر است:

۱. انسان در میان‌ موجوات جهان آفرینش در زمره‌ی موجوداتی است که دارای علم و اراده می‌باشد. که این خود، مقتضیاتی را از ایشان طلب می‌کند.

إِنّا هَدَيناهُ السَّبيلَ إِمّا شاكِرًا وَإِمّا كَفورًا [سوره انسان: آیه ۳] ما راه را بدو نموده‌ایم، چه او سپاسگزار باشد یا بسیار ناسپاس.

۲. وجود انسان از ترکیبی دوگانه به نام جسم و روح تشکیل شده است.

فَإِذا سَوَّيتُهُ وَنَفَختُ فيهِ مِن روحي فَقَعوا لَهُ ساجِدينَ [سوره حجر: آیه ۲۹] پس آن گاه که او را آراسته و پیراسته کردم و از روح متعلّق به خود در او دمیدم. (برای بزرگداشت و درودش) در برابرش به سجده افتید.

۳. انسان هم دارای غرایز و شهوات است و هم دارای روح، عقل و اندیشه.

 وَما أُبَرِّئُ نَفسي ۚ إِنَّ النَّفسَ لَأَمّارَةٌ بِالسّوءِ إِلّا ما رَحِمَ رَبّي ۚ إِنَّ رَبّي غَفورٌ رَحيمٌ [سوره یوسف: آیه ۵۳] من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم (و خویشتن را بیگناه نمی‌دانم) چرا که نفس (سرکش طبیعةً به شهوات می‌گراید و زشتیها را تزیین می‌نماید و مردمان را) به بدیها و نابکاریها می‌خواند، مگر نفس کسی که پروردگارم بدو رحم نماید (و او را در کنف حمایت خود مصون و محفوظ فرماید). بی‌گمان پروردگارم دارای مغفرت و مرحمت فراوانی است.

 أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ ۚ أَفَلَا تَعْقِلُونَ [سوره بقره: آیه ۴۴] آیا مردم را به نیکوکاری فرمان می‌دهید (و از ایشان می‌خواهید که بیشتر به طاعت و نیکیها بپردازند و از گناهان دست بردارند) و خود را فراموش می‌کنید (و به آنچه به دیگران می‌گوئید، خودتان عمل نمی‌کنید؟) در حالی که شما کتاب می‌خوانید (و تورات را در اختیار دارید و در آن تهدید خدا را درباره‌ی آن که کردارش مخالف گفتار است، مطالعه می‌کنید؟). آیا نمی‌فهمید (و عقل ندارید تا شما را از این کردار زشت بازدارد؟).

۴. زندگی انسان نیازمند مدیریتی شایسته است. که این امر مهم از غرایز و اهواء موجود در انسان برنمی‌آید. زیرا هواهای نفسانی فاقد علم، حکمت و عقل است.

 وَما أُبَرِّئُ نَفسي ۚ إِنَّ النَّفسَ لَأَمّارَةٌ بِالسّوءِ إِلّا ما رَحِمَ رَبّي ۚ إِنَّ رَبّي غَفورٌ رَحيمٌ [سوره یوسف: آیه ۵۳] من نفس خود را تبرئه نمی‌کنم (و خویشتن را بیگناه نمی‌دانم) چرا که نفس (سرکش طبیعةً به شهوات می‌گراید و زشتیها را تزیین می‌نماید و مردمان را) به بدیها و نابکاریها می‌خواند، مگر نفس کسی که پروردگارم بدو رحم نماید (و او را در کنف حمایت خود مصون و محفوظ فرماید). بی‌گمان پروردگارم دارای مغفرت و مرحمت فراوانی است.

أَفَرَأَيتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَواهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلىٰ عِلمٍ وَخَتَمَ عَلىٰ سَمعِهِ وَقَلبِهِ وَجَعَلَ عَلىٰ بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَن يَهديهِ مِن بَعدِ اللَّهِ ۚ أَفَلا تَذَكَّرونَ [سوره جاثیة: آیه ۲۳] هیچ دیده‌ای کسی را که هوا و هوس خود را به خدائی خود گرفته است، و با وجود آگاهی (از حق و باطل، آرزوپرستی کرده است و) خدا او را گمراه ساخته است، و بر گوش و دل او مهر گذاشته است و بر چشمش پرده‌ای انداخته است؟! پس چه کسی جز خدا (و خدا هم از وی رویگردان است) می‌تواند او را راهنمائی کند؟ آیا پند نمی‌گیرید و بیدار نمی‌شوید؟

۵. دین، روح و عقل انسان در مقایسه با هواهای نفسانی از صلاحیت منحصربه‌فردی برای مدیریت انسان برخوردار است.

وَقالوا لَو كُنّا نَسمَعُ أَو نَعقِلُ ما كُنّا في أَصحابِ السَّعيرِ [سوره ملک: آیه ۱۰] و می‌گویند: اگر ما گوش شنوا می‌داشتیم، و یا عقل خود را به کار می‌گرفتیم، هرگز از زمره‌ی دوزخیان نمی‌گشتیم.

۶. انسان‌ها در حالات اولیه ی ایمان و زمانی که در مرحله‌ی اوایل نفس لوامه قرار دارند نسبت به پیروی از هواهای نفسانی تمایل بیشتری دارند.

أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَبَذَهُ فَرِيقٌ مِنْهُمْ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ [سوره بقره: آیه ۱۰۰] (ایشان همان گونه که در امر عقیده و ایمان متزلزل می‌باشند، در عهدهائی که می‌بندند نیز متزلزل هستند) مگر هر بار که عهدی (با خدا و پیغمبر و مسلمانان) بستند، جمعی از آنان آن را نشکستند و دور نیفکندند؟ (و با آن مخالفت نورزیدند؟). این بدان سبب است که بیشتر آنان (به حرمت عهد و قداست پیمان) ایمان ندارند.

۷. با حضور مانع بزرگی همچون نفس، پذیرش مدیریت دین، روح و عقل برای انسان‌ها بسیار دشوار است.

وَمَن جاهَدَ فَإِنَّما يُجاهِدُ لِنَفسِهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ العالَمينَ [سوره عنکبوت: آیه ۶] کسی که تلاش و کوششی (در راه پیشرفت دین خدا، و انجام عبادات تقبّل) کند، در حقیقت برای خود تلاش و کوشش کرده است (و سود آن عائد خودش می‌گردد). چرا که خدا بی‌نیاز از جهانیان (و طاعت و عبادت ایشان) است.

وَاصبِر نَفسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدعونَ رَبَّهُم بِالغَداةِ وَالعَشِيِّ يُريدونَ وَجهَهُ ۖ وَلا تَعدُ عَيناكَ عَنهُم تُريدُ زينَةَ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَلا تُطِع مَن أَغفَلنا قَلبَهُ عَن ذِكرِنا وَاتَّبَعَ هَواهُ وَكانَ أَمرُهُ فُرُطًا [سوره کهف: آیه ۲۸] با کسانی باش که صبحگاهان و شامگاهان خدای خود را می‌پرستند و به فریاد می‌خوانند، (و تنها رضای) ذات او را می‌طلبند، و چشمانت از ایشان (به سوی ثروتمندان و قدرتمندان مستکبر) برای جستن زینت حیات دنیوی برنگردد، و از کسی فرمان مبر که (به خاطر دنیا دوستی و آرزو پرستی) دل او را از یاد خود غافل ساخته‌ایم، و او به دنبال آرزوی خود روان گشته است (و پیوسته فرمان یزدان را ترک گفته است) و کار و بارش (همه) افراط و تفریط بوده است.

۸. انسان برای تنفیذ مدیریت دین، روح و عقل در زندگی خویش نیازمند دوره‌ی آموزشی و پرورشی خاصی است. که تمام مندرجات و عبادات دینی در راستای تحقق این امر است. و روزه نیز یکی از این امور است.

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا [سوره شمس: آیه ۹] (قسم به همه‌ی اینها!) کسی رستگار و کامیاب می‌گردد که نفس خویشتن را (با انجام طاعات و عبادات، و ترک معاصی و منهیّات) پاکیزه دارد و بپیراید (و آن را با هویدا ساختن هویّت انسانی رشد دهد و بالا برد).

۹. انسان از لحاظ زمانی برای ابدیت خلق شده و زندگی دنیوی او ضعیف‌ترین حالت وجودی اوست.

فَما أوتيتُم مِن شَيءٍ فَمَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا ۖ وَما عِندَ اللَّهِ خَيرٌ وَأَبقىٰ لِلَّذينَ آمَنوا وَعَلىٰ رَبِّهِم يَتَوَكَّلونَ [سوره شوری: آیه ۳۶] آنچه به شما داده شده است، متاع (زودگذر و فناپذیر) زندگی دنیا است (و در اصل برق جهان، شعله‌ای در برابر باد، حبابی بر سطح آب، و غباری در مسیر طوفان است). ولی آنچه (از پاداشها و مواهبی که) نزد خدا است بهتر و پایدارتر برای کسانی است که ایمان آورده باشند و بر پروردگارشان توکّل کرده باشند.

۱۰. انسان در حیات دنیا برای تحقق اهداف زیر خلق شده است:

الف) بندگی خداوند:

تا از این طریق با بهترین شیوه از نعمات موجود در جهان آفرینش استفاده کند و به رشد لازم نایل شود. که سود این کار به خود انسان برمی‌گردد نه خداوند.

وَما خَلَقتُ الجِنَّ وَالإِنسَ إِلّا لِيَعبُدونِ [سوره ذاریات: آیه ۵۶] من پریها و انسانها را جز برای پرستش خود نیافریده‌ام.

ب) جانشینی خداوند:

جانشینی خداوند در زمینه‌ی عمران و آبادانی زمین و رشد و تزکیه‌ی استعدادات خود و انسان‌های دیگر. که سود این امر نیز عاید انسان می‌گردد.

 وَإِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صالِحًا ۚ قالَ يا قَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ ۖ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَاستَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ ۚ إِنَّ رَبّي قَريبٌ مُجيبٌ [سوره هود: آیه ۶۱] به سوی قوم ثمود یکی از خودشان را (به عنوان پیغمبر) فرستادیم که صالح نام داشت. (به آنان) گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید که معبودی جز او برای شما وجود ندارد (و کسی غیر او مستحقّ پرستیدن نمی‌باشد). او است که شما را از زمین آفریده است و آبادانی آن را به شما واگذار نموده است (و نیروی بهره‌وری و بهره‌برداری از آن را به شما عطاء و در شما پدید آورده است). پس، از او طلب آمرزش (گناهان خویش) را بنمائید و به سوی او برگردید (و با انجام عبادات و دوری از منکرات، مغفرت و مرحمت او را بخواهید و بدانید که اگر در این کار صادق باشید، خداوند شما را در می‌یابد و دعای شما را می‌پذیرد). بیگمان خداوند من (به بندگانش) نزدیک (است و استغفار و انگیزه‌ی استغفارشان را می‌داند) و پذیرنده (ی دعای کسانی) است (که او را مخلصانه به زاری می‌خوانند و به یاریش می‌طلبند).

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ [سوره بقره: آیه ۳۰] زمانی (را یادآوری کن) که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی بیافرینم (تا به آبادانی زمین بپردازد و آن زیبانگاری و نوآوری را که برای زمین معیّن داشته‌ام به اتمام رساند و آن انسان است. فرشتگان دریافتند که انسان بنا به انگیزه‌های سرشتی زمینی‌اش فساد و تباهی برپا می‌دارد. پس برای دانستن نه اعتراض کردن از خدا پرسیدند که حکمت برتری دادن انسان بر ایشان برای امر جانشینی چیست و) گفتند: آیا در زمین کسی را به وجود می‌آوری که فساد می‌کند و تباهی راه می‌اندازد و خونها خواهد ریخت، و حال آن که ما (پیوسته) به حمد و ستایش و طاعت و عبادت تو مشغولیم؟ گفت: من حقائقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.

ج) ابتلا و امتحان انسان از طریق امور خوشایند و ناخوشایند:

تا انسان از این طریق سرانجام ابدی خویش را معین کند. البته خداوند به علت علم بی‌نهایتش نیازمند امتحان انسان‌ها نیست. زیرا ایشان قبل از انجام امتحان انسان‌ها نتایج آنها را می‌داند. اما برای اینکه انسان‌ها نسبت به سرانجام خویش (سرانجام بد) معترض نشوند، وجود امتحان از ضروریات این امر است.

الَّذي خَلَقَ المَوتَ وَالحَياةَ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلًا ۚ وَهُوَ العَزيزُ الغَفورُ [سوره ملک: آیه ۲] همان کسی که مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید کدامتان کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود. او چیره و توانا، و آمرزگار و بخشاینده است.

۱۱. انسان برای پیمودن راه سعادت، نیازمند آماده سازی قبلی است. که در این میان رمضان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [سوره بقره: آیه ۱۸۳] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما بوده‌اند واجب بوده است، تا باشد که پرهیزگار شوید.

۱۲. انسان در ابتدا چنین تصور می‌کند که انجام روزه امری ناممکن است. در حالی که رمضان در قالب ایامی محدود انجام می‌گیرد. و در صورت عذرهایی همچون امراض و سفرها به تأخیر افتاده و در این ایام روزه از ایشان ساقط شده و در ایامی دیگر اعاده خواهند شد. ضمناً در رابطه با افراد سالمند و ناتوان نیز مجوز عدم روزه داده شده گرچه به ایشان نیز توصیه شده که در صورت تمایل می‌توانند در انجام روزه شرکت کنند.

أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ ۚ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ ۚ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ [سوره بقره: آیه ۱۸۴] (روزه در) چند روز معیّن و اندکی است، و کسانی که از شما بیمار یا مسافر باشند (اگر افطار کردند و روزه نگرفتند، به اندازه‌ی آن روزها) چند روز دیگری را روزه می‌دارند، و بر کسانی که توانائی انجام آن را ندارند (همچون پیران ضعیف و بیماران همیشگی و کارگرانی که سالیانه پیوسته به کارهای سختی، مانند استخراج زغال‌سنگ اشتغال دارند، و زندانیان محکوم به اعمال شاقه‌ای که پیوسته به کار سنگین وادار می‌گردند) لازم است کفّاره بدهند، و آن خوراک مسکینی است (از خوراک متوسّطی که به خانواده‌ی خود می‌خورانید و باید در برابر هر روزی یک خوراک متوسّط که بتواند به طور معتدل مسکینی را سیر کند بپردازید) و هر که کار خیر را پذیرا شود (و بر مقدار فدیه بیفزاید، و یا علاوه از روزه‌ی فرض، روزه‌ی سنّت نیز بگیرد) برای او بهتر است. و روزه‌داشتن برای شما خوب است اگر (حقائق و نکات عبادات را) بدانید.

۱۳. انسان در زندگیش به علت تخصصی بودن همه‌ی حوزه‌های متعلق به حیات بشر، نیازمند فرامین صادره از متخصصین مربوطه می‌باشد. که در اصطلاح قرآنی به انجام چنین کاری شُکر گفته می‌شود. یکی از کارکردهای اساسی روزه آموزش شُکر قلبی، زبانی و عملی به مسلمانان است.

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [سوره بقره: آیه ۱۸۵] (آن چند روز معیّن و اندک) ماه رمضان است که قرآن در آن فرو فرستاده شده است (و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت ۲۳ سال تدریجاً به دست مردم رسیده است) تا مردم را راهنمائی کند و نشانه‌ها و آیات روشنی از ارشاد (به حق و حقیقت) باشد و (میان حق و باطل در همه‌ی ادوار) جدائی افکند. پس هر که از شما (فرا رسیدن) این ماه را دریابد، (چه خودش هلال را رؤیت کند و چه با دیدن دیگران فرا رسیدن رمضان ثابت شود) باید که آن را روزه بدارد. و اگر کسی بیمار یا مسافر باشد (می‌تواند از رخصت استفاده کند و روزه ندارد و) چندی از روزهای دیگر را (به اندازه‌ی آن روزها روزه بدارد). خداوند آسایش شما را می‌خواهد و خواهان زحمت شما نیست، و (خداوند ماه رمضان و رخصت آن را برای شما روشن داشته است) تا تعداد (روزهای رمضان) را کامل گردانید و خدا را بر این که شما را (به احکام دین که سعادتتان در آن است) هدایت کرده است، بزرگ دارید و تا این که (از همه‌ی نعمتهای او) سپاسگزاری کنید.

۱۴. یکی از اهداف اصلی دینداری خصوصاً روزه، رشد همه جانبه‌ی انسان است. تا انسان از این طریق به سعادت مادی و معنویش در دو جهان نایل شود.

وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ [سوره بقره: آیه ۱۸۶] و هنگامی که بندگانم از تو درباره‌ی من بپرسند (که من نزدیکم یا دور. بگو:) من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند، پاسخ می‌گویم (و نیاز او را برآورده می‌سازم). پس آنان هم دعوت مرا (با ایمان و عباداتی همچون نماز و روزه و زکات) بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا آنان راه یابند (و با نور ایمان به مقصد برسند).

۱۵. گرچه ظاهراً انجام روزه با دشواری‌هایی همراه است اما خداوند از این طریق برای تأمین سعادت انسان، آسانی را در نظر داشته نه سختی. لذا خداوند از این معبر خواهان این امر است که به ما این را تفهیم کند که ایشان در راستای تأمین سعادت انسان از دو وسیله استفاده می‌کند:

الف) امور خوشایند

ب) امور ناخوشایند

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ ۚ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ ۖ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۗ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَىٰ مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [سوره بقره: آیه ۱۸۵] (آن چند روز معیّن و اندک) ماه رمضان است که قرآن در آن فرو فرستاده شده است (و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت ۲۳ سال تدریجاً به دست مردم رسیده است) تا مردم را راهنمائی کند و نشانه‌ها و آیات روشنی از ارشاد (به حق و حقیقت) باشد و (میان حق و باطل در همه‌ی ادوار) جدائی افکند. پس هر که از شما (فرا رسیدن) این ماه را دریابد، (چه خودش هلال را رؤیت کند و چه با دیدن دیگران فرا رسیدن رمضان ثابت شود) باید که آن را روزه بدارد. و اگر کسی بیمار یا مسافر باشد (می‌تواند از رخصت استفاده کند و روزه ندارد و) چندی از روزهای دیگر را (به اندازه‌ی آن روزها روزه بدارد). خداوند آسایش شما را می‌خواهد و خواهان زحمت شما نیست، و (خداوند ماه رمضان و رخصت آن را برای شما روشن داشته است) تا تعداد (روزهای رمضان) را کامل گردانید و خدا را بر این که شما را (به احکام دین که سعادتتان در آن است) هدایت کرده است، بزرگ دارید و تا این که (از همه‌ی نعمتهای او) سپاسگزاری کنید.

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ ۖ وَعَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [سوره بقره: آیه ۲۱۶] جنگ بر شما واجب (کفائی) گشته است، و حال آن که (بنابه سرشت انسانی) از آن بیزارید، لیکن چه بسا چیزی را دوست نمی‌دارید و آن چیز برای شما نیک باشد، و چه بسا چیزی را دوست داشته باشید و آن چیز برای شما بد باشد، و خدا (به رموز کارها آشنا است و از جمله مصلحت شما را) می‌داند و شما (از اسرار امور بی‌خبرید و مصلحت خود را چنان که شاید و باید) نمی‌دانید.

بنابراین برای مدیریت شایسته‌ی زندگی انسان چاره‌ای جز این نداریم که از مانع بزرگ نفس عبور نموده و فرماندهی زندگی را به خدای انسان واگذار نماییم تا بدین وسیله به سعادت مادی و معنوی دو جهان نایل شویم.

در مجموع می‌توان چنین نتیجه گرفت که رمضان دوره‌ی آموزشی مهمی است که نهایتاً دریافتی آن برای انسان در امور زیر خلاصه شده است:

الف) کسب تقوا در زندگی: که عبارتست از زندگی قانون‌مند. که در انجام فرامین خداوند و ترک منهیاتش خلاصه شده است.

ب) کسب نعمت شکر گذاری: که به ما این را می‌آموزد که در زمینه‌ی استفاده از مواهب زندگی از متخصصین مربوطه فرمان‌برداری نماییم. که انجام این امر نیز تضمین کننده‌ی زندگی سعادت‌مند انسان است.

ج) کسب رشد و تزکیه‌ی نفس: که حاصل آن تأمین سعادت ابدی است.

در خاتمه تذکر نکاتی چند ضروری است:

۱. رمضان مقبول شرعی مشروط به وجود دو فاکتور اساسی است:

الف) رعایت امورات ظاهری فقهی روزه: که این امر در حیطه‌ی فقهای امت اسلامی است.

ب) رعایت محتوا و حکمت روزه‌ی قرآنی: که این کار در حیطه‌ی کارشناسان قرآنی است.

بنابراین نباید یکی از آن دو را بر دیگری ترجیح داد. زیرا خداوند از ما رعایت هر دو امر را به صورت همزمان خواسته است.

۲. قالب روزه، معبری برای تأمین اهداف مذکور (تقوا، شکر و رشد) می‌باشد. که امید است همه‌ی تلاش‌های‌مان صرف این این امر مهم شود.

۳. در میان مسلمانان چنین امری مرسوم شده که همه‌ی حساسیت‌های‌شان در زمینه‌ی اثبات حلول ماه رمضان و پایان آن خلاصه شده است. و گاهی در انجام چنین امری به حدی زیاده روی می‌شود که یکدیگر را دچار دل آزاری نموده و گاهی مجادلات ناروایی بر سر این امر واقع می‌شود که بر پروژه‌ی واجب اخوت دینی لطمه‌ی اساسی وارد می‌کند. و به راستی این واقعه، مایه‌ی تأسف فراوان است.

۴. اگر قرار است در مورد رمضان مباحثی در میان مسلمانان مطرح شود، شایسته است که در زمینه‌ی محصول و نتایج رمضان (تقوا، شکر و رشد) گفتگو شود نه در زمینه‌ی اول و آخر رمضان.

۵. بر اساس مندرجات قبلی این امر مشخص گردید که تعیین روزه و مشخصاتش از جانب خداوندی صادر شده که دارای جمیع صفات در حد بی‌نهایت است. که در این راستا بدیل و جایگزین شایسته‌ای برای آن متصور نیست. زیرا خداوند، همه‌ی راهکارهای مکاتب بشری در این زمینه را دانسته و در میان همه‌ی آنها روزه‌ی ماه رمضان را حکیمانه دانسته است.

۶. در قضیه‌ی روزه بایستی با تمام وجود (جسم و روح)، روزه‌دار بود نه فقط با تحمل گرسنگی و تشنگی. پس گناهان انسان و ترک وظایف دینی ضایع کننده‌ی روزه هستند.

۷. در صورتی که بعد از روزه‌ی ماه رمضان اهداف قرآنی مذکور (تقوا، شکر و رشد) در زندگی ما تحقق نیابند روزه‌ی مورد نظر خداوند را انجام نداده‌ایم و ممکن است مورد پذیرش خداوند قرار نگیرد.

۸. قرار بر این است که روزه ی ماه رمضان ما را در زمینه ی بندگی خداوند در ماههای دیگر یاری دهد.در غیر این صورت دینداری فصلی فاقد اعتبار است.

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین